اتفاقی که در روز مسابقه زهرا نعمتی در بازی‌های آسیایی رخ داد، آنقدر بولد شد که فدراسیون تیراندازی با کمان بلافاصله پس از پایان این رقابت‌ها نشست خبری ترتیب داد تا درباره آن روز پاسخ بدهد. زمانی که نعمتی به دلیل بی‌توجهی سرپرستان تیم از رقابت با حریف اندونزیایی‌اش جا ماند و از دور مسابقات کنار رفت، هیچ‌کدام از سرپرستان حاضر به توضیح نشدند و در آخر خود نعمتی که کوچک‌ترین تقصیری نداشت، همه چیز را گردن گرفت. شعبانی‌بهار رییس فدراسیون و سرپرست تیم در جاکارتا چند روز بعد با اعلام ازدواج دو ملی‌پوش کامپوند ایران در مسابقات نمایشی راه انداخت تا مثلا داستان نعمتی فراموش شود اما او در این پروسه هم شکست خورد تا در نشست خبری در این خصوص هم مجبور به پاسخگویی شود.  نعمتی صحبت‌هایش را با تشکر از رییس فدراسیون آغاز کرد تا همان ابتدا او را از اتفاقات مبرا کند. در روز حذف نعمتی پارک میوک‌وون مربی در صحبت‌های ضد و نقیض گفت که نعمتی به سرویس بهداشتی رفت و دیر به مسابقه رسید و تقصیر من است که این اتفاق افتاده. این در حالی است که نعمتی برای صرف ناهار رفته بود. در نهایت نعمتی در نشست خبری هم با پارک هم‌صدا شد و او را مقصر جریانات عنوان کرد. در ادامه مربی هم بار دیگر تقصیرها را گردن گرفت و حتی خبر از استعفایی داد که خردادماه به رییس فدراسیون ارایه داده بود!

در ادامه صحبت‌های ضد و نقیض نوبت شعبانی‌بهار بود که پشت تریبون قرار بگیرد. او در حالی که خبرنگار در روز مسابقه نعمتی حضور داشت و شاهد تمام اتفاقات از نزدیک بود و خود پارک هم قبول کرد که برنامه‌ را به خوبی ندیده و برای ناهار رفته‌اند، تمام ماجرا را تغییر داد. او گفت:«نعمتی ٣٠ ثانیه دیر رسید و ناهار هم مطرح نبود. من اعتراض خودم را هم کردم. جدا از این مساله به عنوان یک مسئول اگر رنجش خاطری ایجاد شده، با تمام وجود عذرخواهی می‌کنم.» او در ادامه از خودش و مریم دباغ دو سرپرست حاضر در مسابقات هم دفاع کرد:«پارک از برد نعمتی مشعوف شده و زمان یک‌چهارم و یک‌هشتم را اشتباه دیده بود. همه کارهای فنی نعمتی دست مربی بود. ما دو سرپرست داشتیم هم برای مردان هم بانوان. وظایف آنها کاملا مشخص بود و سرپرست کار اجرایی دارد. دباغ کار خود را انجام داده و اگرچه باید دقت نظر هم می‌داشت.»

شعبانی‌بهار درباره مراسم اعلام ازدواج مجید قیدی و پریسا براتچی هم توضیحاتی داد که چندان قابل قبول به نظر نمی‌رسد:«سرمایه من صداقت است. اول اینکه عقبه آنها را نمی‌دانستم و فکر می‌کردم نامزد هستند. بعدازظهر دیدم یک خبرنگاری به من گفت عروسی داریم، گفتم چه عروسی‌ای؟ گفتم موضوع چیست؟ قیدی گفت هفت ماه پیش عقد کردیم و می‌خواستیم عروسی بگیریم. اینجا هم می‌خواهیم علنی بگوییم تا همه مردم بدانند. به من گفتند رییس فدراسیون هستی نمی‌خواهی چیزی بدهی؟! گفتم فردا مسابقه دارند من هم در جشن مشارکت کنم. این واقعیت بود که گفتم.» اینکه رییس فدراسیون گمان می‌کرده دو ملی‌پوش ایران نامزد هستند و از ازدواج‌شان خبر نداشته و در روزی که این خبر اعلام شد اصرار زیادی به فیلم گرفتن زمان دادن هدیه‌اش داشته، در نوع خود جالب توجه است.