یک بازنشسته کارگری: مسئولان بالاشهرنشین از زندگی مستمریبگیران خبر ندارند
بازنشستگان کارگری با حقوقی زندگی میکنند که تقریباً یکسوم خط فقر است و در واقع برای گذران 10 روز از ماه هم کافی نیست. متوسط حقوق بازنشستگان کارگری که ۶۵درصد از مستمریبگیران کشور را تشکیل میدهند، فقط ۱۱ میلیون تومان است در حالیکه نه ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی و لزوم تطابق مستمریها با خط فقر و نه متناسبسازی بهرغم تبلیغات فراوان و وعدههای بسیار، اجرایی نشدهاند.
پنج ماه از سال 1403 سپری شده و هنوز خبری از متناسبسازی نیست. در این مدت بارها مستمریبگیران سازمان تامین اجتماعی در استانهای مختلف تجمع اعتراضی ترتیب دادند و مقابل ادارات تامین اجتماعی آمدند اما اوضاع تغییری نکرد. مدیران این سازمان حاضر نشدند پاسخگوی بازنشستگان باشند و بگویند متناسبسازی و افزایش حقوق دقیقاً چه زمانی و چگونه اجرا خواهد شد. در این میان، وضعیت ازکارافتادگان و مستمریبگیران زیر حداقلی که کمتر از ۳۰ سال سابقه بیمهپردازی دارند، به مراتب بدتر است. این بخش از مزدبگیران با حقوقی که کمتر از ۱۰ میلیون تومان یا حدود این رقم است و در حالیکه به دلیل بیماریهای ناشی از کار سخت، توان انجام کار جدید ندارند با سختی بسیار زندگی میکنند و حتی قادر به تامین یک سفره بسیار
حداقلی نیستند.
«حمید کامجو» بازنشسته سخت و زیانآوری است که حق سختی کار او به حساب سازمان واریز نشده است. او به دلیل بیماری با ۱۵ سال سابقه کار بازنشست شده و ازکارافتادگی میگیرد. وی در گفتوگو با ایلنا در ارتباط با وضعیت معیشتی نامناسب خود میگوید: تامین اجتماعی توجهی به وضعیت زندگی ما مستمریبگیران به خصوص از کارافتادگان ندارد. نه تنها مستمریها به خط فقر نزدیک نشده بلکه ماه به ماه در پرداخت حقوقها تاخیر افتاده است. در سال اخیر حقوقها با حداقل یکی دو روز تاخیر پرداخت میشود و دریغ که سال به سال در این زمینه پسرفت کردهایم.
این بازنشسته میپرسد: چرا پرداخت مابقی آن سه میلیون تومان علیالحساب همسانسازی قبل از انتخابات ادامه نداشت؟ آیا علیالحساب سه ماه را ریختند و بعد پشیمان شدند؟
او با بیان اینکه زندگی ما به سختی میگذرد، از ۹ میلیون تومان قسط ماهانه خود میگوید که اگر در پرداخت آن چند روز تاخیر شود، بانک بیتوجه به حقوق ناچیز و تاخیر در واریز، جریمه آن را تا ریال آخر میگیرد.
کامجو به عنوان یک بازنشسته ازکارافتاده، از بیماریهای مختلف رنج میبرد. به گفته او، هزینه دارو و درمان در این شرایط سخت، قوزبالاقوز شده و اوضاع را بدتر کرده است. این بازنشسته میافزاید: نمیتوان هزینههای دارو درمان را نادیده گرفت. این ماه دوباره نوبت چکآپ دکتر دارم و نمیتوانم نروم. داروهایی که میخورم باید آزاد بخرم. نمونه ایرانی این داروها را دکتر قبول ندارد و باید خارجی آن را بخرم که بیمه هم نیست!
او با تاکید بر اینکه حقوق من امسال ۱۰ میلیون و ۷۰۰هزار تومان شده و وقتی ۹ میلیون تومان قسط بانک را میپردازم، کمتر از ۲ میلیون تومان از حقوقم میماند، اضافه میکند: فرزندی دارم که امسال کلاس هفتم میرود. نیازهای تحصیل و آموزش او به کنار، نمیتوانم برای تغذیه او هزینه کنم. وقتی بچهام در یخچال را باز میکند، از خجالت آب میشوم چون چیزی در یخچال نیست.
این بازنشسته میگوید: الان در شهری مانند بندرعباس، کرایه خانه سر به فلک زده است. حداقل باید ۵۰۰ میلیون تومان داشته باشی تا یک آپارتمان را رهن کامل کنی. من به خاطر همین کرایه خانههای سنگین، خانوادهام را به شهرستان رودان آوردهام و اینجا در این شهر کوچک، یک خانه نقلی را ۱۱۰ میلیون تومان رهن کامل کردهام.
کامجو معتقد است مسئولان خبری از زندگی سخت بازنشستگان ندارند، برخی از آنها بهترین غذا را میخورند، بهترین ماشین را سوار میشوند و بهترین جای شهر خانههای آنچنانی دارند. اینها چه میفهمند منِ ازکارافتاده در زندگی چه میکشم و چه
رنجی میبرم!
دیدگاه تان را بنویسید