نسرین هزاره مقدم

«قیمت میوه در بازار به شدت گران است. متوسط قیمت میوه در بازار کمتر از کیلویی ۱۵۰هزار تومان نیست و با این وضع، کارمند و کارگر چطور میوه بخرد؟» این بخشی از صحبت‌های «حسین صمصامی»، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، در روزهای اخیر است.

۳۴ قلم از ۵۳ کالای منتخب خوراکی بالاتر از تورم ۴۱.۹درصدی کلی مرداد رشد کرده‌اند و اگر تورم سبد خوراکی‌ها محاسبه شود، یقینا نرخ این شاخص در بازه زمانی یک ساله بیش از ۱۰۰درصد است

گشت و گذار در بازار میوه و تره‌بار هم به خوبی نشان می‌دهد که متوسط قیمت هر کیلو میوه در بازار، حداقل همان ۱۵۰هزار تومان است. لیست قیمت‌هایی که هفدهم شهریور منتشر شده، قیمت‌های سنگین میوه را تمام و کمال به نمایش می‌گذارد: «هر کیلوگرم انگور ۹۹ تا ۱۸۸، انجیر سیاه ۱۹۸، آلو خاکی ۱۶۹، آلو شابلون ۱۹۸، زغال اخته ۲۲۰ تا ۲۹۸، سیب ۱۵۸ تا ۱۷۹، شلیل ۱۵۹ تا ۱۷۸، شلیل انجیر ۱۹۸، گلابی ۲۶۸، نارنگی ۱۳۹ تا ۱۵۹، هلو ۱۳۸ تا ۱۹۸ و هلو انجیری ۱۹۵ تا ۲۱۰هزار تومان به فروش می‌رسد». اما نه فقط میوه‌ها که سبزیجات ساده مانند خیار و کاهو هم قیمت‌های گرانی دارند. قیمت هر کیلوگرم خیار که یک قلم ابتدایی برای تهیه سالاد است و میوه‌ای کاملاً معمولی و دم‌دستی‌ست، بین ۶۸ تا ۸۹هزار تومان 

متغیر است.

باقی سبزیجات هم «هر کیلوگرم بادمجان 40 تا 55، خیار ۶۸ تا ۸۸، ذرت ۶۸، ذرت ریز ۷۵، سبزی خوردن ۴۰ تا ۵۵، سیر تازه ۱۷۸ تا ۱۹۸، کاهو رسمی ۵۹، کاهو سالادی ۱۰۰، کرفس ۴۹.۸۰۰، کلم سفید ۲۹.۸۰۰، کمپوزه ۸۵، گوجه‌فرنگی 27 تا 30، لوبیا سبز ۸۹ تا ۹۸، لیمو ترش ۱۷۸، فلفل ۱۰۰، فلفل دلمه سبز 50، فلفل دلمه رنگی 50 و هویج 40 تا 43هزار تومان تعیین قیمت شده‌اند».

به این ترتیب، میوه‌ها و سبزیجات نیز از قطار گرانی‌ها جا نمانده‌اند و به دنبال گرانی اقلام پروتئینی مانند گوشت، مرغ و تخم‌مرغ و نجومی شدن قیمت برنج و البته افزایش ۵۴درصدی قیمت نان، در بازار میوه و تره‌بار هم گرانی بیداد می‌کند.

دستمزد یک روز یک کارگر متخصص، پول یک سبد میوه

این روزها خرید یک سبد میوه معمولی، نه آناناس و میوه‌های وارداتی، بلکه سه یا چهار کیلو سیب، انگور، هلو و گلابی، نزدیک یک میلیون تومان می‌شود و این به آن معناست که دستمزد ۱۵ میلیون تومانی کارگران، در نهایت هزینه خرید 10 یا 15 سبد کوچک میوه می‌شود. خرید میوه نه تنها برای کارگران حداقل‌بگیر، بلکه برای متوسط‌بگیران و کارمندان هم دشوار شده است.

«علی» کارمند اداره برق ساکن غرب تهران که ماهی نزدیک به ۳۰ میلیون تومان درآمد دارد، می‌گوید: «دوران خرید کیلویی و جعبه‌ای گذشت و حالا حتی از تره‌بار هم دانه‌ای خرید می‌کنیم. وقتی هر کیلو موز بالای ۱۵۰هزار تومان و هر دانه آناناس دانه‌ای ۱۲۰هزار تومان است، حقوق ۳۰ میلیون تومانی بنده چه ارزشی دارد و حتی خرید سه عدد موز هم مشکل است».

در این شرایط، قیاس دستمزد حداقلی و ناچیز کارگران با قیمت‌های نجومی میوه، کاری بیهوده است زیرا کارگری که خوب حقوق می‌گیرد و برای مثال دستمزد روزانه‌اش، یک میلیون تومان است، باید کل این پول را بدهد و یک سبد میوه بخرد!

نخریدن میوه یعنی ویتامین کمتر، یعنی سفره خالی‌تر، یعنی سلامتی کارگر و بچه‌هایش در خطر است. سلامتی فقط حق پولدارها نیست و چشیدن طعم یک هلو یا انگور نباید امتیازی طبقاتی باشد

حسرت میوه بر دل فرزندان طبقه کارگر

«مازیار گیلانی‌نژاد»، فعال کارگری، در توصیف این شرایط، از عبارت «حسرت میوه بر دل فرزندان طبقه کارگر» یاد می‌کند و می‌گوید: این روزها قیمت میوه سر به فلک کشیده و شبیه کالایی لوکس شده و دیگر یک بخش عادی از سبد غذایی خانواده‌های ما کارگران نیست. انگار دیگر سیب، پرتقال و انگور، نه در بازار میوه که پشت ویترین‌های شیشه‌ای و دور از دسترس جیب کارگر جا خوش کرده‌اند. کارگر صبح تا شب عرق می‌ریزد، آجر روی آجر می‌گذارد، چرخ تولید را می‌چرخاند اما آخر ماه که می‌رسد، باید از کنار بساط میوه‌فروشی رد شود و فقط نگاه کند. خرید میوه برای او و خانواده و فررزندانش شده حسرتی تلخ.

او اضافه می‌کند: این حسرت فقط یک دل‌تنگی نیست. نخریدن میوه یعنی ویتامین کمتر، یعنی سفره خالی‌تر، یعنی سلامتی کارگر و بچه‌هایش در خطر است. مگر سلامتی فقط حق پولدارهاست؟ مگر چشیدن طعم یک هلو یا انگور باید امتیازی طبقاتی باشد؟

این فعال کارگری نتیجه می‌گیرد: «دستمزد فقط برای زنده ماندن نیست، برای زندگی کردن است اما امروز، زندگی ما کارگران کم‌کم دارد تبدیل می‌شود به بقا.... این یعنی، یک جای کار این اقتصاد به‌شدت می‌لنگد».

«خیار» در صدر جدول گرانی‌ها

چرخ این اقتصاد متورم به راستی لنگ می‌زند. در مردادماه، سبزیجات و میوه‌ها در نقش پیشتاز رشد قیمت ماهانه ظاهر شده‌اند و خیار با ۲۸درصد افزایش در صدر جدول ایستاده و پشت سرش قارچ با ۱۸.۶درصد، پرتقال با ۱۷.۱درصد، موز با ۸.۶درصد، بادمجان با ۷.۹درصد و هلو با ۶.۲درصد قرار گرفته‌اند. ضمن اینکه ۳۴ قلم از ۵۳ کالای منتخب خوراکی بالاتر از تورم ۴۱.۹درصدی کلی مرداد رشد کرده‌اند و اگر تورم سبد خوراکی‌ها به تنهایی محاسبه شود، قطع یقین نرخ این شاخص در بازه زمانی یک ساله بیش از ۱۰۰درصد است، کما اینکه لوبیا چیتی به تنهایی رکورد زده و قیمت آن نسبت به سال قبل، ۲۴۸درصد گران شده، برنج حدود ۱۴۳درصد تورم داشته و قیمت نان رسمی یارانه‌ای با حکم دولت ۵۴درصد افزایش یافته است.

همه اینها نشانه‌های لنگیدن اقتصاد است. البته گروه‌هایی از این اقتصاد لنگ سود می‌برند ولی سنگینی قطار تورم روی دوش‌های طبقه کارگر افتاده چون بیشترین بخش دستمزد برای خرید خوراکی‌ها صرف می‌شود و تورم اقلام خوراکی، به معنای بحران واقعی برای طبقه کارگر است اما ثروتمندان، دلالان، رانت‌خواران و صاحبان سرمایه‌های نجومی، با تورم اقلام مصرفی مردم پولدارتر می‌شوند و قدرت مانورشان برای سلطه بیشتر بر طبقه کارگر و مزدبگیر افزایش می‌یابد؛ آن‌هم در زمانه‌ای که دستمزد یک روز کامل یک کارگر متخصص، فقط صرف خرید یک سبد میوه می‌شود.