یک پژوهش وضعیت نابرابری بین حقوق‌بگیران صندوق بازنشستگی کشوری را بررسی کرده است که نتایج حاصله گویای آن است که نابرابری حقوق برحسب «جنسیت»، «زمان بازنشستگی» و «رسته‌های شغلی» بین این دسته از مستمری‌بگیران دیده می‌شود طوری که حقوق دریافتی مردان بیشتر از زنان است. این نابرابری برحسب «رسته شغلی» و حتی «زمان بازنشستگی» افراد چشمگیرتر و قابل تأمل‌تر است.

به گزارش خبرگزاری مهر و بنابر این گزارش، سیستم‌های بازنشستگی یکی از مهم‌ترین اجزای نظام رفاهی در کشورها به شمار می‌روند. برای این سیستم‌ها می‌توان دو وظیفه مهم تعریف کرد؛ هموارسازی مصرف و بازتوزیع درآمد. در هموارسازی مصرف آنچه مهم است اینکه، افراد در دوران بازنشستگی باید به حداقلی از سطح درآمد دسترسی داشته باشند تا مصرف آنها در این دوره با افت چشمگیر روبه‌رو نشود. در نقش بازتوزیعی نیز وظیفه سیستم، کاهش نابرابری بین سالمندان است طوری که برخی نابرابری‌ها که در دوران اشتغال برای نیروی کار وجود داشته، در دوران بازنشستگی کم‌رنگ‌تر شود. با این‌حال، برای بسیاری از بازنشستگان، نابرابری در دریافت حقوق و مزایا یکی از دغدغه‌های اصلی است و این موضوع در قالب درخواست‌های متعدد مطرح شده است. با توجه به اهمیت این موضوع، مؤسسه راهبردهای بازنشستگی صبا (نهاد پژوهشی صندوق بازنشستگی کشوری) در گزارشی وضعیت نابرابری بین حقوق‌بگیران صندوق بازنشستگی کشوری را بررسی کرده است. در این بررسی که براساس داده‌های حقوق بازنشستگی در پایان شهریور ۹۸ انجام گرفته، میزان نابرابری در کل جمعیت حقوق‌بگیر و سپس به تفکیک جنسیت، رسته و زمان بازنشستگی محاسبه شده است. اگرچه این گزارش از شاخص‌های متنوعی برای بررسی نابرابری استفاده کرده اما در اینجا به برخی از مهم‌ترین نتایج این گزارش اشاره می‌شود.

یکی از عوامل بروز نابرابری مستمری که رد پای آن در خواسته‌ها و مطالبات بازنشستگان نیز دیده می‌شود، قوانین و مقررات در مقاطع زمانی مختلف است که باعث تفاوت حقوق دریافتی بر مبنای زمان بازنشستگی شده است

افزایش پراکندگی به دلیل حقوق معدودی از بازنشستگان

براساس اطلاعات موجود در پایان شهریور ۹۸، میانگین حقوق مستمری‌بگیران صندوق بازنشستگی کشوری دو میلیون و ۸۶۹هزار تومان بوده است. در مقابل میانه حقوق برای این افراد دو میلیون و ۷۶۷هزار تومان به دست آمده است. رقم میانه به آن معنی است که ۵۰درصد حقوق‌بگیران صندوق کمتر (یا برابر) از دو میلیون و ۷۶۷هزار تومان حقوق دارند و ۵۰درصد بیشتر (یا برابر) از این میزان دریافت می‌کنند. مقایسه رقم میانه و میانگین نشان می‌دهد میانگین حدود ۴درصد بیشتر از میانه است. این نتیجه نشان می‌دهد دریافت حقوق بالا توسط برخی بازنشستگان باعث شده میانگین جامعه به سمت بالا کشیده شود هرچند این تغییر مبلغ چشمگیری نیست.

بررسی دقیق‌تر اطلاعات نشان می‌دهد تجمیع بازنشستگان در دامنه حقوقی دو میلیون تا ۳.۵ میلیون تومان است طوری‌که ۸۵درصد بازنشستگان در این بازه، حقوق دریافت می‌کنند (حقوق ۹۰درصد بازنشستگان کمتر از ۳.۵ میلیون تومان است). همچنین ۹۹درصد بازنشستگان کمتر از شش میلیون و ۲۰۰هزار تومان دریافتی دارند اما دامنه حقوق تا ۳۲ میلیون تومان در ماه کشیده شده است. این ارقام نشان می‌دهد هرچند تعداد افراد بسیار اندکی این حقوق بالا را دریافت می‌کنند اما پراکندگی را در حقوق بازنشستگی افزایش داده‌اند.

در رسته‌هایی که حقوق بالاتر می‌گیرند مانند قضات و اعضای هیأت علمی، نابرابری بین بازنشستگان همان رسته‌ها بالاتر از سایر رسته‌هاست. به عبارت دیگر بین حقوق‌بگیران این رسته‌ها تفاوت بیشتری در مقایسه با رسته‌های دیگر وجود دارد

نابرابری حقوق بازنشستگی برحسب جنسیت

در بخش دیگری از این پژوهش آمده است: اطلاعات مربوط به میزان حقوق بازنشستگان برحسب جنسیت نشان می‌دهد، به طور متوسط حقوق مردان بیش از زنان است (دو میلیون و ۹۰۰هزار تومان برای مردان در برابر دو میلیون و ۷۷۵هزار تومان برای زنان) و در نتیجه زنان نسبت به مردان در وضعیت نابرابر و با درآمد پایین‌تری قرار گرفته‌اند اما نابرابری حقوق مردان در میان گروه خود نسبت به زنان در میان گروه خود بیشتر است. به زبان ساده در بین زنان بازنشسته نابرابری کمتری نسبت به مردان بازنشسته وجود دارد اما در مجموع زنان کمتر از مردان حقوق می‌گیرند. این امر می‌تواند ناشی از رفتار نابرابر براساس جنسیت، محدودیت‌ها و موانع زنان در دست‌یابی به مشاغل و سطوح بالاتر شغلی یا بازنشسته‌شدن زنان پیش از موعد مقرر باشد.

نابرابری شدید بین حقوق قضات و خدماتی‌ها

دسته‌بندی دیگری که می‌توان بر مبنای آن وضعیت نابرابری را سنجید، تفکیک حقوق‌بگیران در میان رسته‌های شغلی است. بر مبنای این دسته‌بندی، حقوق‌بگیران رسته‌های شغلی «هیأت علمی» و «قضایی» به طور متوسط حدود ۸ میلیون تومان، «مقامات» ۶.۵ میلیون، «سیاسیون» ۴.۲ میلیون، «امور اجتماعی» ۳.۲ میلیون، «آموزشی و فرهنگی» و «فن‌آوری اطلاعات» سه میلیون، «اداری و مالی» ۲.۸ میلیون، «کشاورزی»، «بهداشتی و درمانی» و «فنی و مهندسی» ۲.۷ میلیون و رسته «خدماتی» حدود ۲.۳ میلیون تومان حقوق دریافت می‌کنند.

اگر جامعه حقوق‌بگیران صندوق را دهک‌بندی کنیم، طوری که دهک اول کمترین بازه حقوق و دهک آخر بیشترین بازه حقوق را دریافت کنند، میانگین حقوق در رسته‌های شغلی «هیأت علمی»، «قضایی»، «مقامات» و «سیاسی» همگی در دهک ۱۰ درآمدی قرار گرفته‌اند. میانگین حقوق رسته «امور اجتماعی» در دهک ۹، رسته‌های «آموزشی و فرهنگی» و «فن‌آوری اطلاعات» در دهک ۷ و رسته «اداری و مالی» در دهک ۶ قرار دارد. حقوق‌بگیران رسته‌های «کشاورزی»، «بهداشتی و درمانی» و «فنی و مهندسی» به طور متوسط در دهک ۵ قرار دارند و میانگین حقوق رسته «خدماتی» در دهک ۲ قرار گرفته است. به عبارت دیگر، اگر فردی در رسته آموزشی-فرهنگی قرار گیرد به طور متوسط حقوق بیشتری از فردی که در رسته اداری-مالی فعالیت می‌کند دریافت خواهد کرد. نکته دیگر مورد توجه آن است که در رسته‌هایی که حقوق بالاتر می‌گیرند مانند قضات و اعضای هیأت علمی، نابرابری بین بازنشستگان همان رسته‌ها بالاتر از سایر رسته‌هاست. به عبارت دیگر بین حقوق‌بگیران این رسته‌ها تفاوت بیشتری در مقایسه با رسته‌های دیگر وجود دارد.

قوانین متعدد و زمان بازنشستگی؛ نابرابری حقوق رقم می‌زنند

یکی از عوامل بروز نابرابری حقوق در صندوق بازنشستگی کشوری که رد پای آن در خواسته‌ها و مطالبات بازنشستگان در مطالعات میدانی نیز دیده می‌شود، قوانین و مقررات در مقاطع زمانی مختلف است که باعث تفاوت حقوق دریافتی بر مبنای زمان بازنشستگی شده است.

محاسبات انجام شده براساس این تفکیک نشان می‌دهد حقوق بازنشستگی افرادی که مدت بیشتری از بازنشسته شدنشان می‌گذرد نسبت به بازنشستگان جدید کمتر است، طوری‌که حقوق کسانی که بیش از دو دهه از زمان بازنشستگی‌شان گذشته به طور میانگین کمتر از ۲.۵ میلیون تومان بوده است، درحالی‌که بازنشستگان سال‌های اخیر نزدیک به ۴ میلیون تومان دریافت می‌کنند و البته در بین گروه‌های بازنشسته جدید، نابرابری بیشتری نسبت به گذشته وجود دارد.

در این بین میانگین حقوق افرادی که در سال ۱۳۹۶ بازنشسته شده‌اند بیشتر از سایر بازنشستگان است. این موضوع می‌تواند تاحدی نگرش بازنشستگان به موضوع نابرابری برمبنای زمان بازنشستگی را تأیید کند. سیاست متناسب‌سازی حقوق بازنشستگی که در چند سال گذشته در دستور کار صندوق بازنشستگی کشوری بوده است بیشتر ناشی از این شکل نابرابری بین بازنشستگان بوده است.

در نهایت با استناد به یافته‌های فوق می‌توان چنین برداشت کرد که پرداخت حقوق در صندوق بازنشستگی به‌گونه‌ای نیست که نابرابری شدید را ایجاد کند که این موضوع می‌تواند ناشی از وجود قواعد مشخص در تعیین حقوق بازنشستگی باشد اما در مواردی که این قواعد کنار گذاشته شده‌اند (رعایت نشدن سقف حقوق در دو رسته هیأت علمی و قضایی) نابرابری در صندوق و در درون رسته‌ها افزایش یافته است.

این موضوع می‌تواند هشداری برای سیاست‌گذاران باشد که در صورت ادامه روند فعلی و مجزا کردن گروه‌ها و رسته‌های خاص از قواعد بازنشستگی این امکان وجود دارد که در آینده نابرابری در صندوق بازنشستگی کشوری افزایش یابد. علاوه بر این، نتایج نشان داد زمان بازنشستگی، اثر معنی‌داری بر میزان حقوق بازنشستگی داشته است.

بررسی‌های پیشین نشان داده است که افزایش حقوق در قالب فوق‌العاده‌های مختلف در زمان اشتغال و محاسبه آن در حقوق بازنشستگی یکی از دلایلی است که باعث شده افرادی که در سال‌های اخیر بازنشسته شده‌اند، دریافتی‌های بیشتری نسبت به بازنشستگان مشابه در سال‌های قبل داشته باشند. این امر علاوه بر ایجاد حس نابرابری بین حقوق‌بگیران، هزینه‌هایی را برعهده صندوق بازنشستگی گذاشته است و در صورتی‌که این روند ادامه یابد، می‌تواند به نابرابری بیشتر و هزینه‌های بیشتر برای جبران آن بیانجامد.