رامین پرتو

سفر رسمی یک‌روزه محمد شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان، به ریاض و دیدار با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، نقطه عطفی در روابط تاریخی دو کشور محسوب می‌شود؛ چراکه در جریان این دیدار، دو طرف توافقنامه دفاعی مشترک و استراتژیکی امضا کردند که بر اساس آن، هرگونه حمله به یکی از کشورها به‌منزله حمله به هر دو طرف تلقی خواهد شد. در این راستا باید تجه شود که روابط عربستان سعودی و پاکستان ریشه‌ای چند دهه‌ای دارد؛ به گونه‌ای که همکاری‌های نظامی دو کشور به دهه ۱۹۶۰ بازمی‌گردد، زمانی که نیروهای پاکستانی برای نخستین‌بار به‌منظور آموزش و پشتیبانی نظامی وارد خاک عربستان شدند. این در حالیست که اسلام‌آباد همواره آمادگی خود را برای دفاع از اماکن مقدس اسلامی در مکه و مدینه اعلام کرده و این مسئله جایگاه ویژه‌ای به روابط امنیتی دو طرف بخشیده است. 

همچنین پاکستان در دهه‌های گذشته علاوه بر اعزام مستشاران نظامی، بخشی از آموزش نیروهای سعودی را نیز بر عهده داشته است. علاوه بر این در همین راستا، عربستان در دوره توسعه برنامه هسته‌ای پاکستان به‌ویژه در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به‌عنوان یکی از حامیان مالی اسلام‌آباد شناخته می‌شود. این پیشینه تاریخی نشان می‌دهد که پیمان دفاعی اخیر نه‌تنها از صفر آغاز نشده، بلکه ادامه طبیعی روابطی است که ریشه در همبستگی اسلامی و منافع مشترک امنیتی دارد.

بر این اساس امضای این توافقنامه اما نسبت به همکاری‌های گذشته تفاوتی بنیادین دارد؛ چراکه برای نخستین‌بار، عربستان و پاکستان رسماً متعهد شده‌اند که تجاوز علیه یکی، تجاوز علیه دیگری محسوب شود و اساساً چنین فرمولی یادآور ماده ۵ پیمان ناتو بوده و در جهان اسلام کمتر سابقه‌ای مشابه آن وجود دارد. 

دلایل و انگیزه‌های امضای توافق 

در شرایط کنونی

باید توجه شود انعقاد این پیمان دفاعی درست پس از حمله اسرائیل به نشست سران حماس در دوحه قطر صورت گرفته است. از نگاه بسیاری از تحلیلگران، زمان‌بندی این توافق تصادفی نیست و حامل پیامی روشن برای تل‌آویو و واشنگتن است؛ چراکه اسرائیل از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون دامنه حملات خود را به کشورهای مختلف منطقه از جمله ایران، لبنان، سوریه، یمن و حتی قطر گسترش داده و در چنین شرایطی، عربستان سعودی و پاکستان تصمیم گرفتند با انعقاد یک پیمان دفاعی، بازدارندگی مشترک خود را تقویت کنند.

نکته اینجاست که پاکستان به‌عنوان قدرت هسته‌ای، برای عربستان وزنه‌ای راهبردی محسوب می‌شود؛ به گونه‌ای که اسلام‌آباد ۱۷۰ کلاهک هسته‌ای در اختیار دارد و قابلیت‌های موشکی و دفاعی متنوعی را طی دهه‌های اخیر توسعه داده است. از سوی دیگر، ریاض با منابع مالی و جایگاه ژئوپلیتیکی خود، شریکی کلیدی برای پاکستان به شمار می‌رود و این هم‌افزایی باعث می‌شود که توافق اخیر فراتر از یک پیمان نظامی دوجانبه باشد و بُعد بازدارندگی منطقه‌ای  پیدا کند.

پیمان دفاعی استراتژیک عربستان سعودی و پاکستان، آغاز فصل تازه‌ای در معادلات امنیتی غرب آسیا محسوب می‌شود و این توافق نه‌تنها تداوم روابط سنتی و تاریخی دو کشور است، بلکه به دلیل بندهای صریح دفاع متقابل، سطح جدیدی از بازدارندگی منطقه‌ای را به نمایش می‌گذارد

در عین حال، عربستان در پی تنوع‌بخشی به اتحادهای امنیتی خود است. اعتماد سنتی ریاض به چتر امنیتی ایالات متحده طی سال‌های اخیر دچار تزلزل شده و حمله اسرائیل به قطر و سکوت آمریکا در این خصوص، در نگاه بسیاری از ناظران عربی، نشان‌دهنده بی‌اعتباری واشنگتن به‌عنوان متحد دفاعی است. بر این اساس سعودی‌ها با پیمان اخیر عملاً نشان دادند که تمایل دارند اتحادهای امنیتی جدیدی فراتر از محور غربی تعریف کنند.

از سوی دیگر، اسلام‌آباد نیز با بحران‌های داخلی اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کند و حمایت مالی کشورهای حوزه خلیج فارس برای آنها حیاتی بوده و پیمان دفاعی اخیر می‌تواند برای پاکستان نه‌تنها دستاورد امنیتی بلکه یک پشتوانه اقتصادی و دیپلماتیک محسوب شود. 

پیامدها منطقه‌ای و بین‌المللی 

پیمان امنیتی

انعقاد این پیمان بلافاصله واکنش‌هایی را در سطح منطقه‌ای و جهانی برانگیخت. وزارت خارجه هند اعلام کرد که پیامدهای این توافق را برای امنیت ملی خود و ثبات منطقه بررسی خواهد کرد. این موضع دهلی از این نظر مهم  است که با توجه به رقابت تاریخی اسلام‌آباد و دهلی‌نو و تقابل هسته‌ای دو کشور، نزدیکی عربستان به پاکستان می‌تواند معادلات امنیتی جنوب آسیا را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

از سوی دیگر، رسانه‌های غربی مانند فایننشال تایمز و آسوشیتدپرس گزارش دادند که ایالات متحده پس از امضای این توافق از آن مطلع شده و این موضوع نشان می‌دهد که ریاض تمایلی نداشته واشنگتن را در جریان جزئیات مذاکرات قرار دهد. و همین امر می‌تواند به سردی روابط سنتی سعودی ـ آمریکایی دامن بزند.

با این حال، مقامات سعودی تأکید کرده‌اند که همچنان به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای پایبند هستند. این در حالی است که وزیر دفاع پاکستان، خواجه محمد آصف، صراحتاً اعلام کرده که در صورت لزوم، توان هسته‌ای کشورش نیز ذیل این توافق در اختیار عربستان قرار خواهد گرفت و چنین اظهاراتی سطح جدیدی از بازدارندگی را در منطقه ترسیم می‌کند و موجب نگرانی رقبای منطقه‌ای خواهد شد!

پیمان عربستان و پاکستان برای ایران می‌تواند نگرانی‌هایی ایجاد کند، چراکه نزدیکی عربستان به یک قدرت هسته‌ای مسلمان، توازن قوا در منطقه را پیچیده‌تر می‌کند؛ با این حال، مقامات سعودی تأکید دارند که این توافق صرفاً دفاعی است و علیه هیچ کشوری (از جمله ایران) نخواهد بود 

چرا اسلام‌آباد و ریاض 

اکنون پیمان دفاعی امضا کردند؟

اینکه چرا عربستان و پاکستان در شرایط فعلی چنین پیمانی به امضا رساندند ابعاد و دلایل گوناگونی دارد که نخستین مورد آنرا باید تحولات منطقه‌ای دانست. واقعیت این است که حملات فزاینده اسرائیل به کشورهای مختلف و به‌ویژه حمله به دوحه، زنگ خطر را برای کشورهای عربی به صدا درآورد و عربستان سعودی که تاکنون در مسیر عادی‌سازی روابط با اسرائیل حرکت می‌کرد، اکنون خود را در معرض تهدید مستقیم می‌بیند.

موضوع دوم،  نیاز به بازدارندگی هسته‌ای است. پاکستان به‌عنوان تنها کشور مسلمان دارای سلاح هسته‌ای، برای عربستان یک شریک استراتژیک ویژه بوده و ریاض با قرار گرفتن ذیل چتر امنیتی اسلام‌آباد، می‌تواند موازنه قوا با اسرائیل و حتی ایران را به سود خود تغییر دهد.

اما مساله سوم، بازتعریف اتحادهای امنیتی خواهد بود؛ به گونه‌ای که بی‌اعتمادی به ایالات متحده، عربستان را به سمت تنوع‌بخشی به متحدان دفاعی سوق داده و توافق اخیر نشان می‌دهد که سعودی‌ها دیگر صرفاً به تضمین‌های واشنگتن اتکا نمی‌کنند و به‌دنبال ایجاد اتحادهای مستقل اسلامی هستند.

پیام توافق برای ایران و منطقه

بدون شک امضای پیمان دفاعی عربستان و پاکستان پیام‌های چندگانه‌ای برای ایران و سایر کشورهای منطقه دارد. برای ایران این توافق می‌تواند نگرانی‌هایی ایجاد کند، چراکه نزدیکی عربستان به یک قدرت هسته‌ای مسلمان، توازن قوا در منطقه را پیچیده‌تر می‌کند. با این حال، مقامات سعودی تأکید دارند که این توافق صرفاً دفاعی است و علیه هیچ کشوری (از جمله ایران) نخواهد بود و تماس تلفنی وزیر خارجه عربستان با همتای ایرانی نیز در همین راستا تلاشی برای کاهش حساسیت‌ها بود.

پیام این توافق برای کشورهای خلیج فارس هم مهم است؛ چراکه این پیمان می‌تواند زمینه‌ساز شکل‌گیری یک اتحاد دفاعی اسلامی مشابه ناتو شود و حتی وزیر دفاع پاکستان صریحا اعلام کرده که توافق برای سایر کشورهای عربی نیز باز است که چنین اتحادی در صورت تحقق، موازنه قدرت در خلیج فارس را تغییر خواهد داد.

از سوی دیگر شاید اصلی‌ترین پیام این توافق به تل‌آویو باشد. عربستان و پاکستان با این پیمان نشان دادند که حاضر هستند در برابر تجاوز اسرائیل، حتی به سمت اتحادهای نظامی ـ هسته‌ای حرکت کنند و این پیام بازدارنده می‌تواند در رفتار آینده اسرائیل در منطقه اثرگذار باشد.

پیام این توافق برای آمریکا هم مهم است؛ چراکه توافق اخیر نشانه‌ای از کاهش اعتماد عربستان به چتر امنیتی ایالات متحده بوده که واشنگتن دیگر تنها بازیگر تعیین‌کننده در امنیت خلیج فارس نیست و باید خود را با واقعیت جدید همگرایی‌های منطقه‌ای تطبیق دهد.

فرجام سخن

پیمان دفاعی استراتژیک عربستان سعودی و پاکستان، آغاز فصل تازه‌ای در معادلات امنیتی غرب آسیا محسوب می‌شود و این توافق نه‌تنها تداوم روابط سنتی و تاریخی دو کشور است، بلکه به دلیل بندهای صریح دفاع متقابل، سطح جدیدی از بازدارندگی منطقه‌ای را به نمایش می‌گذارد. زمان‌بندی این پیمان پس از حمله اسرائیل به قطر، نشان می‌دهد که ریاض و اسلام‌آباد در پی ارسال پیامی روشن به تل‌آویو و واشنگتن هستند. از سوی دیگر برای ایران، این توافق می‌تواند حامل هشدار و در عین حال فرصتی برای تعامل دیپلماتیک باشد که باید منتظر اقدامات و واکنش‌های بعدی بود.