نشریه آنلاین کریدل تحلیل کرد:
میثاق ملی، دستورکار جدید ترکیه در سوریه چیست؟

رسانه تحلیلی کریدل که در آنکارا واقع است، با بررسی ۲ سناریوی احتمالی به دنبال انحراف توجهها از بحرانهای داخلی این کشور، به ویژه رکود اقتصادی آن با پیشبرد دستور کار نظامی خود در سوریه برای تحت کنترل درآوردن حلب و احیای ارزشهای تاریخی و ملی این کشور از جمله «میثاق ملی» است. به نوشته این رسانه، لفاظیهای ترکیه درباره سوریه تلاشی برای منحرف کردن توجهها از مشکلات داخلی به واسطه اقدام نظامی و احیای اسطورههای ملیگرایانه است.
کریدل در گزارشی تحلیلی در این باره نوشت: سیاست در ترکیه، بهویژه در حوزه سیاست خارجی بازی رمز و رازگونه نمادها و نمایش است. اظهارات اخیر رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در بزرگداشت سالروز نبرد «ملازدگرد» (پیروزی سلجوقیان در سال ۱۰۷۱ که آغازگر حکومت ترکها در آناتولی بود) مبنی بر این که «اگر شمشیر از نیام بیرون بیاید، جایی برای قلم و واژه نمیماند»، فراتر از یک لفاظی ساده بود.
طبق این گزارش، این اظهارات نشانه آشکار دستورکار نظامی رو به گسترش آنکارا و بازتنظیم سیاسی در سوریه بود. این اظهارات در بحبوحه رویکرد جدید دولت به مسئله کُردها تحت عنوان «ترکیه عاری از تروریسم» مطرح شد. اردوغان در سخنرانی یادشده گفت: امنیت، صلح و رفاه کردها مانند سایر برادران سوریشان در ترکیه تضمینشده است. کسانی که به آنکارا و دمشق روی بیاروند، پیروز خواهند شد. کسانی که به قانون برادری و همسایگی احترام بگذارند، پیروز خواهند شد. کسانی که راه گف کنند و به دنبال اربابان خارجی جدید برای خود بگردند، در نهایت بازنده خواهند بود. کریدل نوشته جمله کلیدی این اظهارات، یعنی «زمانی که شمشیر از نیام بیرون بیاید، جایی برای قلم و سخن باقی نمیماند»، صرفا یک استعاره نیست، چراکه قصد آنکارا برای تغییر معادلات داخلی و منطقهای از طریق اقدام نظامی قاطعانه و احتمالا جبرانناپذیر را آشکار میسازد.
در ادامه این مطلب آمده است که برای رمرزگشایی سیاست آنکارا در سوریه باید نگاهی عمیقتر از تیترها داشت. در حالی که تشدید تنشها در سوریه از سوی اسرائیل بر گفتمان منطقهای غالب است، این برای ترکیه به عنوان یک پردهپوشی راهبردی عمل میکند. آنکارا به جای مقابله مستقیم با اسرائیل از این موقعیت برای بررسی واکنش بازگیران اصلی-روسیه، آمریکا و ایران- همچنین برای آزمودن تابآوری تشکیلات خودمختار کرد و دروزی در شمال سوریه استفاده میکند. آنکارا در هر جایی و موقعیتی فرصتی میبیند. بیثباتی ناشی از حملات رژیم صهیونیستی فضایی برای ترکیه ایجاد میکند تا بتواند نفوذ خود در حلب و فراتر از آن را تحکیم کند، البته نه با مقابله با تلآویو، بلکه با کنار هم قرار دادن قطعههایی که آنها پراکنده میکنند.
این وبگاه نوشت: حلب و حومه آن، حتی منطقه کردنشین سوریه در صف اول این اهداف قرار دارند. اردوغان با گمانهزنیهای فزاینده درباره انتخابات زودهنگام به دنبال یک پیروزی در سیاست خارجی برای جبران بحرانهای داخلی، بهویژه رکود اقتصادی است. اقداماتی مانند کمیتههای پارلمانی و ابتکارهای صلح «نسل جدید» فقط برای منحرف کردن توجه مردم است. با این حال، هدف واقعی متهورانهتر است: «کارزاری برای الحاق حلب و مناطق کردنشین به حوزه نفوذ ترکیه پیش از برگزاری انتخابات ترکیه».
کریدل میافزاید: سناریوی اول شامل عملیات مشترک نیروهای مسلح ترکیه و ارتش سوریه برای ایجاد گذرگاهی است که به مرکز حلب میرد. این کار یک پیروزی ملیگرایانه تبلیغاتی را نصیب اردوغان میکند-«فاتح حلب»- و در عین حال نارضایتیهای اقتصادی را نیز به حاشیه میراند. سناریوی دوم که رادیکالتر است، رفراندوم در حلب و شمال سوریه تحت کنترل ترکیه را متصور است که مسیر به تعویق انداختن انتخابات در پوشش «امنیت ملی» و «ثبات منطقهای» را هموار میسازد. با این کار دولت هم زمان بیشتری خواهد داشت و هم مشروعیت سیاسی آن تقویت میشود. در هر مورد، حزب حاکم «عدالت و توسعه» هدف ترسیم دوباره نقشه سیاسی ترکیه با تغیر واقعیت سرزمینی سوریه را دنبال میکند.
این نشریه آنلاین در ادامه نوشت: چنین اقداماتی مستلزم پوششی تاریخی است. «میثاق ملی» (پیمان ملی) که زمانی خاطرهای محو از امپراتوری عثمانی بود، اکنون به عنوان دکترینی راهبردی احیا شده است. هر دو روایت چه به واسطه نوستالژی عثمانی و چه ارتش ترکیه بر یک هدف متمرکز هستند: حلب، لاذقیه و دیرالزور به عنوان مطالبه اجدادی ترکیه دوباره معرفی شوند. اردوغان در یک سخنرانی در اکتبر سال گذشته گفته بود: ما به هرگونه تهدید علیه میهن خود، فارغ از این که از سوی چه کسی باشد، بیدرنگ پاسخ میدهیم. ما اجازه هیچگونه مداخله یا تغییری را نخواهیم داد، چه در قلمرو ۷۸۲ هزار کیلومتر مربعی ملی و چه در مرزهای میثاق ملی. کریدل نوشته واضح است که این فقط یک بازنگری تاریخی نیست، بلکه اسطورهسازی سیاسی است که به عنوان توجیهی برای بازترسیم مرزها در پوشش تکلیف معنوی و تاریخی به کار میرود. آنکارا در حال تبدیل کردن بلندپروازیهای ژئوپولتیکی خود به عنوان ماموریتی
مقدس است.
دیدگاه تان را بنویسید