تصمیم «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا برای هدف قرار دادن تأسیسات هسته‌ای ایران، بی‌علاقگی کامل او به متحدان سنتی آمریکا در آن سوی اقیانوس اطلس را آشکار کرد، متحدانی که همگی خواستار خویشتن‌داری بودند. اکنون مقامات اروپایی تلاش می‌کنند تا چهره‌ای شجاعانه از عدم پیوستگی آشکارشان با ایالات متحده و بحران فزاینده غرب آسیا نشان دهند. 

پلیتیکو در این خصوص نوشته است که شاید از همه بدتر، این سوءظن مداوم باشد که ترامپ، نه تنها همتایان خود در اروپا را نادیده گرفته، بلکه از آنها به عنوان طعمه‌های ژئوپلیتیکی غول‌پیکر برای فریب ایران استفاده کرده تا فکر کند حمله قریب‌الوقوع نیست. برای اروپا، بهای این ضعف سنگین است. 

از طرفی دیگر، جنگ غزه نیز که از اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شده، شکاف شدیدی را در سیاست بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا ایجاد کرده است. صنم وکیل، کارشناس غرب آسیا در اندیشکده چتم هاوس در لندن گفت: حمله ایالات متحده به ایران نشان‌دهنده کاهش نفوذ، اگر نگوییم حاشیه‌ای قدرت‌های اروپایی در منطقه است. 

ترامپ حتی تا ساعات پیش از حمله، آن‌گونه که سخنگوی کاخ سفید گفت، این‌طور نشان می‌داد که می‌خواهد شانسی به دیپلماسی بدهد. و این، از سوی مقامات انگلیس، فرانسه و آلمان به عنوان تقویت دیپلماسی در نظر گرفته شد که سابقه همکاری با آمریکا در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران را داشتند. آنها سپس مذاکراتی را با طرف ایرانی در ژنو برنامه‌ریزی کردند و به نظر می‌رسید که این مذاکرات ناگهان وزن بسیار بیشتری پیدا کرده است. مذاکرات بدون پیشرفت به پایان رسید، اما تروئیکای اروپایی اعلام کرد که خواهان ادامه مذاکرات است. 

وزیران اروپایی در روزهای پس از حمله اعتراف کردند که کاملاً از این طرح بی‌اطلاع بوده‌اند. یوهان واده‌فول، وزیر امور خارجه آلمان هم عصر یک‌شنبه در مصاحبه‌ای تلویزیونی خاطر نشان کرد که وزیر امور خارجه ایالات متحده به صراحت گفت که آمریکا به جنگ نخواهد پیوست. او گفت که «فکر می‌کنم درست مانند دیوید لمی، همکار بریتانیایی‌ام پس از [حمله]، نه قبل از آن، از بمباران مطلع شده‌ام». 

در لندن، مقامات انگلیس اصرار داشتند که از اقدام نظامی اطلاع داشته‌اند اما این، هنوز برای «کر استارمر» نخست وزیر این کشور که روزها و هفته‌های قبل را صرف درخواست کاهش تنش کرده بود و حتی تا آنجا پیش رفت که علناً پیش‌بینی کرد که ایالات متحده قصد اقدام نظامی علیه ایران را ندارد، تحقیرآمیز بود. در ایتالیا نیز که نخست‌وزیر آن از افراد نزدیک به ترامپ به شمار می‌آید، از حمله آمریکا کاملا غافلگیر شده بود. 

به نوشته پلیتیکو، این، شرم‌آور است که درخواست‌های اروپایی‌ها و انگلیسی‌ها برای کاهش تنش نادیده گرفته شد و بدتر از آن اینکه متحدان فرضی آمریکا از حلقه نظامی دور نگه داشته شدند. اما فاحش‌ترین فرضیه این است که ترامپ به طور فعال از تلاش‌های دیپلماتیک «دوستان» فرضی خود در آن سوی اقیانوس اطلس استفاده می‌کرد تا ایران را گمراه کند و به این فکر بیندازد که هرگونه حمله‌ای احتمالاً چند هفته دیگر اتفاق می‌افتد. 

صنم وکیل از چتم هاوس همچنین اظهار داشت: در آستانه حملات، سه کشور اروپایی تا حد زیادی در مذاکرات هسته‌ای به حاشیه رانده شدند، زیرا مذاکرات به طور فزاینده‌ای تحت سلطه تعاملات ایالات متحده و ایران قرار گرفت و اروپا قادر به ارائه مشوق‌ها یا تضمین‌های معنادار نبود. نشست ژنو نیز این ناتوانی را بیشتر آشکار کرد، چراکه درخواست‌های اروپایی‌ها برای خویشتن‌داری تحت الشعاع اقدام نظامی قاطع ایالات متحده که بدون مشورت آنها انجام شد، قرار گرفت. 

یک مقام دولتی آلمان در تلاش برای کم اهمیت جلوه دادن کنار گذاشته شدن اروپایی‌ها گفت: هر درگیری یک جنبه نظامی و یک جنبه دیپلماتیک دارد. ما می‌دانیم که خود آمریکایی‌ها همچنان اقدامات احتیاطی را برای ورود به چنین مسیر دیپلماتیکی انجام می‌دهند. به همین دلیل است که من معتقدم توافق‌ها، تفاهم‌هایی که بین ایالات متحده، تروئیکای اروپا و دیگران برای کار روی چنین مسیر دیپلماتیکی حاصل شد، در آن زمان بی‌ارزش نبودند و بی‌ارزش نیز نخواهند بود. 

نشریه آمریکایی در ادامه با تاکید بر اینکه «در حقیقت، اروپا حتی در این بازی نقشی هم ندارد» نوشت: وقتی صحبت از درگیری در غرب آسیا می‌شود، اتحادیه اروپا، انگلیس و کشورهای دیگری مانند کانادا همگی سعی کرده‌اند، به ویژه نفوذ خود را بر اسرائیل اعمال کنند اما هیچ یک از تلاش‌های آنها نتیجه‌ای نداشته است. به ویژه برای اروپا، روابط با دولت راست‌گرای «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل در وضعیت خطرناکی قرار دارد.