فرشاد گلزاری

مذاکرات ترسیم مرزهای آبی اسرائیل و لبنان پس از گذشت چندین و چند ماه به نتیجه رسید و بسیاری از تحلیلگران حوزه بین‌الملل معتقدند که این موضوع را باید اساساً یک تحول جدی و مهم در عرصه و مقیاس جهانی و منطقه‌ای دانست. در مورد اینکه چرا این تحول را باید از منظر بین‌المللی و سپس منطقه‌ای تحلیل کنیم، چند نظریه وجود دارد. در مورد آثار بین‌المللی یا فرامنطقه‌ای این موضوع باید به این نکته توجه کنیم که در شرایط فعلی که فصل سرما پیش روی است، اروپایی‌ها بدون شک به دلیل منازعه اوکراین و بحران انرژی پیش آمده، نگران‌ترین کشورها یا دولت‌های حال حاضر در دنیا خواهند بود. اینکه دیده می‌شود از یک سو عربستان سعودی با هماهنگی روسیه تولید روزانه دو میلیون بشکه نفت را توسط اوپک‌پلاس کاهش داده و از سوی دیگر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه همچنان بر تقابل با قاره سبز تاکید دارد و می‌خواهد یک هابِ انرژی جدید با مشارکت ترکیه ایجاد کند، مسائلی است که به نوعی نشان می‌دهد اروپایی‌ها باید از این روند نگران باشند و فکری برای فرار از این بحران و دوام در فصل زمستان کنند. در این باب و از این منظر اگر به ترسیم مرزهای آبی میان لبنان و اسرائیل نگاه کنیم می‌بینیم که تل‌آویو در این راستا سعی می‌کند در کمترین فرصت و با بیشترین قدرت و عملکرد، بهره‌برداری از میدان گازی کاریش در مدیترانه را شروع کند تا بتواند در نهایت به اروپا گاز صادر کند. کاملاً مشخص است که هر دولتی می‌خواهد به نفع خود از بحران اوکراین منفعت کسب کند و تل‌آویو هم از این جهت به دنبال بهره‌مندی از منافع میدان گازی کاریش است. از این منظر است که در نظام بین‌الملل و معادلات فرامنطقه‌ای، ترسیم مرزهای آبی میان لبنان و اسرائیل مهم جلوه می‌کند. در مورد لبنان هم این موضوع به گونه‌ای دیگر صادق است. بیروت با این توافق می‌تواند عایدی حاصل از فروش نفت و گاز خود را به نوعی برای برون‌رفت از بحران اقتصادی‌اش مصرف کند که این موضوع البته ممکن است با مخالفت ایالات متحده و تشدید «قانون قیصر یا سزار» علیه لبنان مواجه شود. شکی در این نیست که لبنانی‌ها از ترسیم مرزهای آبی خود خوشحال خواهند بود. به عنوان مثال میشل عون، رئیس جمهوری لبنان اعلام کرده که این توافق این امکان را در اختیار لبنان خواهد گذاشت که نفت و گاز را استخراج کند که این مساله کشور را از پرتگاهی که در آن سقوط کرده است، بیرون خواهد کشید. او این توافق را به نوعی هدیه‌ای برای کودکان و سالخوردگان دانست. اما واقعیت در این میان چیز دیگری است. بدون شک ایالات متحده و برخی از شرکای اروپایی آن با توجه به چسبندگی لبنان به ایران سعی می‌کنند به هر ترتیب که شده این دو را به دلیل منازعات بین‌المللی منشعب از فروش نفت و گاز دور نگه دارند و این موضوع می‌تواند مشکلاتی را به وجود بیاورد. در ضلع سوم این معادلات اما باید توجه شود که اسرائیل با شروع استخراج و فروش گاز، می‌تواند نوسازی تسلیحاتی و همچنین امنیتی خود را آغاز کند که این موضوع برای کشورهای منطقه می‌تواند به منزله تهدید نسبی قلمداد شود. اما در درون اسرائیل اوضاع به گونه‌ای دیگر پیش می‌رود.

بدون شک ایالات متحده و برخی از شرکای اروپایی آن با توجه به چسبندگی لبنان به ایران سعی می‌کنند به هر ترتیب که شده این دو را به دلیل منازعات بین‌المللی، از فروش نفت و گاز دور نگه دارند

دعوا بر سر یک امضا

  اینکه دقیقاً هدف اسرائیل از ترسیم مرزهای دریایی با لبنان چه بوده موضوعی است که بخشی از آن بدون شک به اقتصاد مربوط است و بخشی دیگر از آن جنبه‌های ژئوپلیتیکی دارد که بر منطقه و وجهه فرامنطقه‌ای اسرائیل تاثیرگذار خواهد بود

بدون شک در بیروت بسیاری از امیدها همانند شمع شعله‌ور است تا شاید درآمد حاصل از فروش نفت و گاز انباشته شده در میدان گازی کاریش بتواند وضعیت اسفبار اقتصادی و ترمیم زیرساخت‌ها را سر و سامان دهد اما به نظر می‌رسد که در تل‌آویو یک نمایش جدید سیاسی با بازیگری کهنه‌کاران سیاسی- امنیتی را شاهد هستیم. روز چهارشنبه کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی به اتفاق آرا با طرح نهایی پیشنهاد شده از سوی آمریکا برای توافق ترسیم مرزهای دریایی با لبنان موافقت کرد. همان‌ موقع دفتر یائیر لاپید، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در بیانیه‌ای اعلام کرد که جلسه کابینه امنیتی به پایان رسید و در پایان، اعضای این کابینه تاکید کردند، دستیابی به توافقی دریایی با لبنان در این مقطع زمانی مهم و ضروری است و اعضای کابینه حمایت خود را از تلاش دولت برای پیشبرد روند تصویب توافقنامه اعلام می‌کنند. چندی بعد اما رسانه‌های عبری زبان اعلام کردند که آیلت شاکید، وزیر امور داخلی اسرائیل به این طرح رای نداده است و همانجا بود که اختلافات پدیدار شد. این اختلاف به روز بعد یعنی پنجشنبه (13 اکتبر) هم کشیده شد. بنی گانتس، وزیر جنگ اسرائیل در کنفرانسی با یائیر لاپید، نخست‌وزیر اسرائیل درباره توافق ترسیم مرزها با لبنان اعلام کرد که توافق مذکور آزادی عمل این رژیم در ساحل را تامین می‌کند و ثبات را برقرار خواهد کرد. این در حالی است که بنیامین نتانیاهو، رهبر اپوزیسیون اسرائیل با حمله به لاپید بعد از توافق با لبنان، این امر را تسلیم شدن تاریخی نخست‌وزیر در برابر سیدحسن نصرالله عنوان کرد. نفتالی بنت، نخست‌وزیر سابق اسرائیل هم اعلام کرد که این توافق در زمان استثنایی و شرایط متفاوتی حاصل شد و نه یک پیروزی دیپلماتیک تاریخی است و نه تسلیم شدن. اما در این میان به نظر می‌رسد که امنیتی‌های تل‌آویو نظر دیگری دارند که بسیار مهم است. دیوید بارنیا، رئیس موساد هم اعلام کرد این توافق نوعی به رسمیت شناختن اسرائیل به حساب می‌آید که لبنان با آن مخالف است. همچنین آوی کوخاوی، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل با تایید اظهارات رئیس موساد اعلام کرد این توافق به نفع حزب‌الله لبنان نخواهد بود. برخی در تل‌آویو معتقدند که بخشی از عایدات فروش گاز و نفت لبنان می‌تواند به حزب‌الله لبنان هم برسد و این به معنای تهدید اسرائیل است اما آنچه در این میان باید موردنظر قرار بگیرد، سایه انتخابات و دعواهای حزبی بر سر امضای یک قرارداد است که سوی دیگر آن لبنان ایستاده است. اینکه دقیقاً هدف اسرائیل از ترسیم مرزهای دریایی با لبنان چه بوده موضوعی است که بخشی از آن بدون شک به اقتصاد مربوط است و بخشی دیگر از آن ریشه‌های ژئوپلیتیکی دارد که بر منطقه و وجهه فرامنطقه‌ای اسرائیل تاثیرگذار خواهد بود اما آنچه در این میان باعث زد و خوردهای متفاوت در تل‌آویو شده، استانداردهای دوگانه داخلی است که سیاستمداران را به جان یکدیگر انداخته است.