فرشاد گلزاری

 مقوله انتخابات در ساختار سیاسی تمام کشورهای جهان به عنوان روندی است که می‌تواند به نوعی برای دولت‌ها مشروعیت دست و پا کند. در ایالات متحده که خود را مهد دموکراسی می‌نامد، انتخابات ریاست جمهوری که پرهیاهوترین رویداد سیاسی در این کشور به شمار می‌آید، اساساً از سوی کانون‌های قدرت حمایت مادی و معنوی می‌شود و در ساختار بالادستی تصمیم می‌گیرند که چه کسی باید روی کار بیاید.

در اروپا هم اساساً مردم میل و رغبت زیادی به انتخابات یا کنشگری‌ سیاسی - اجتماعی در ساختار قدرت کشورشان ندارند و به همین دلیل مانور احزاب پوپولیسم و بسیاری از صحنه‌گردانان راست‌گرای اروپایی طی این سال‌ها بیشتر از گذشته شده است. در شرق آسیا هم چندان نمی‌توان از دموکراسی در انتخابات سخن گفت. از چین که حزب کمونیست با تمام ابزار خود بر کشور احاطه دارد گرفته تا روسیه که شخصی مانند پوتین در حال گرداندن صحنه سیاسی - امنیتی این کشور است، همه و همه به دنبال آن هستند تا اوضاع را بر اساس آنچه خودشان فکر می‌کنند پیش ببرند.

در خاورمیانه هم که اوصلاً ندایی از دموکراسی برنمی‌آید. این منطقه از گذشته تاکنون همیشه آبستن خون و جنگ بوده و حالا هم رقابت‌های ژئوپلیتیکی در این منطقه تا جایی ادامه پیدا کرده که عملاً نمی‌توان گفت که رویدادهایی مانند انتخابات عراق، سوریه، لبنان و حتی ترکیه یک اقدام مفید تلقی می‌شود؛ چراکه در پس این رویدادها یا اغراض جناحی به شدت برجسته است یا اینکه کشورهای خارجی در حال مهندسی روند انتخابات و خروجی آن هستند. به عنوان مثال در سوریه ما شاهد آن هستیم که روسیه سعی کرد تا بشار اسد در قدرت بماند و در انتخابات اخیر هم مسکو اولین نقطه‌ای بود که به بشار اسد تبریک گفت. یا در مورد انتخابات عراق که قرار است 10 اکتبر برگزار شود، عملاً ایالات متحده از یک سو قصد دارد مهره خود را در بغداد سر کار بیاورد و از سوی دیگر ایران، عربستان و حتی ترکیه هم به دنبال منافع خود در انتخابات این کشور هستند.

قطر نه تنها میزبان جام جهانی 2022 خواهد بود، بلکه در پرونده افغانستان، حمایت از اخوان‌المسلمین، لیبی، سوریه و بحران شورای همکاری خلیج فارس دست برتر را دارد و بر همین اساس دوحه حالا در کنار ایالات متحده و بریتانیا در حال تامین منافع در خارج از مرزهای خود است

در لبنان هم چنین وضعیتی حاکم است اما نقطه دیگری که به نوعی عاری از هرگونه دموکراسی است، حاشیه خلیج فارس است. همه می‌دانند که این منطقه دقیقاً روی انباری از نفت و گاز و منابع بِکر طبیعی قرار دارد و جمعیتش هم چندان بالا نیست. به همین دلیل کسانی که در کشورهای این منطقه زندگی می‌کنند، اصولاً جزء شهروندان مرفه جهان به حساب می‌آیند.

به عنوان مثال کسی که در کویت به دنیا آمده و پاسپورت این کشور را در جیب خود داشته باشد، یکی از معتبرترین شهروندان روی کره خاکی است؛ چراکه سطح درآمد، رفاه و همچنین حمایت‌های دولتی از شهروندان در این کشور به شدت بالاست. از سوی دیگر باید توجه داشت که دولت‌های عربی سعی کرده‌اند تا در طول این سال‌ها به هر نحوی که شده رفاه و بهترین زندگی را برای شهروندان خود دست و پا کنند تا بتوانند بر تمام امور حاکم شوند و به ماجراجویی‌ها و رقابت‌های درون منطقه‌ای خود ادامه دهند. بر همین اساس عموماً انتخابات در این کشورها هیچ معنی مشخصی ندارد، ولی توجه داشته باشید که در مورد برگزاری انتخابات هم در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس رقابت وجود دارد!

پارلمان، تابلوی دموکراسی

اولین کشوری که در حاشیه خلیج فارس اقدام به برگزاری انتخابات پارلمانی کرد، کویت بود. این کشور در یک رویداد سیاسی برای آنکه خود را در میان رقبا و همسایگانش مانند عربستان، عمان، بحرین، امارات و حتی قطر دموکراتیک و مترقی نشان دهد، برگزاری انتخابات مجلس ملی خود را راه انداخت که البته در این مجلس بارها درگیری‌ها میان نمایندگان پارلمان رخ داده و حتی در اوایل این کشور نمی‌توانست روند قانونگذاری را درست اجرایی کند. پس از آن سعودی‌ها، اماراتی‌ها و بحرینی‌ها اقدام به تاسیس مجلسشورایی یا پارلمان مشورتی کردند تا آنها هم به غرب و اروپایی‌ها بگویند که در حال تغییر کردن هستند و می‌خواهند خود را دموکراتیک‌تر کنند.

بر اساس قانون، پارلمان قطر از 45 نماینده تشکیل می‌شود که 15 عضو آن را امیر قطر به صورت انتصابی انتخاب می‌کند و 30 عضو دیگر را باید مردم انتخاب کنند، اما واقعیت این است که حتی یه زن هم به مجلس راه پیدا نکرد

عمان هم کشور بعدی بود که به نوعی سعی کرد روند پارلمان‌سازی را طی کند؛ اما قطر در این میان همچنان تماشاچی بود تا اینکه دو روز پیش (شنبه) اولین انتخابات پارلمانی تاریخ این کشور برگزار و دیروز (یکشنبه) هم نتایج آن اعلام شد. در این انتخابات ۲۵۲ نامزد از جمله ۲۷ زن برای دستیابی به ۳۰ کرسی مجلس شورا با هم رقابت کردند. بر اساس مواد قانون اساسی قطر، مجلس شورا اختیار تصویب قانون، پیشنهاد قوانین، تصویب بودجه عمومی دولت و کنترل بر دستگاه اجرایی را دارد و وزیران دولت را مورد استیضاح قرار می‌دهد و همچنین به آنها رای اعتماد می‌دهد.

بر اساس قانون، پارلمان قطر از 45 نماینده تشکیل می‌شود که 15 نفر آن را امیر قطر به صورت انتصابی انتخاب می‌کند و 30 نفر دیگر را باید مردم انتخاب کنند. در این میان بسیاری از نامزدهای زن در ۱۴ حوزه از مجموع ۳۰ حوزه انتخاباتی برای کسب یک کرسی در آن حوزه‌ها رقابت کردند اما موضوع این است که در این انتخابات حتی یک زن هم نتوانست به پیروزی برسد. شبکه خبری الجزیره هم میزان مشارکت در انتخابات مجلس شورای قطر را حدود ۶۵ درصد اعلام کرد.

در همین راستا خالد بن خلیفه آل ثانی، نخست‌وزیر و وزیر کشور قطر اعلام کرد که این انتخابات به معنی شروع دموکراسی در این کشور است؛ اما واقعیت چیز دیگری است. باید توجه داشت که قطر طی دو دهه اخیر به شدت قصد داشته تا در رویداهای منطقه‌ای و جهانی خود را به هر روشی که شده بالاتر از رقبایش یعنی عربستان و امارات قرار دهد که به نظر می‌رسد این اقدام را به خوبی انجام داده است.

این کشور نه تنها میزبان جام جهانی 2022 خواهد بود، بلکه در پرونده افغانستان و امضای توافق طالبان و آمریکا و پرونده‌هایی مانند حمایت از اخوان‌المسلمین، حماس، لیبی، سوریه و بحران شورای همکاری خلیج فارس توانست دست برتر را داشته باشد و بر همین اساس دوحه اساساً در حوزه سیاست خارجی توانست جایگاه خوبی را کسب کند و حالا در کنار ایالات متحده و بریتانیا در حال تامین منافع خود در خارج است و با ترکیه هم در سایر عرصه‌ها بازی می‌کند. به همین دلیل قطر نیاز به این داشت تا در عرصه داخلی هم یک تحولی ایجاد کند که حالا این تحول را باید انتخابات شورای مشورتی بدانیم. ویترینی که دوحه برای دموکراتیک نشان دادنش به آن نیاز دارد.