فرشاد گلزاری

پس از تعویض قدرت در کاخ سفید که منجر به کنار رفتن دونالد ترامپ و روی کار آمدن جو بایدن شد، بسیاری از رفتار‌های سیاسی دموکرات‌های آمریکا نشان می‌دهد که برخلاف تمام گمانه‌زنی‌ها و تحلیل‌های موجود، تیم سیاسی - امنیتی بایدن نگاه چندان ویژه‌ای به خاورمیانه و حاشیه خلیج‌فارس ندارد. برآیند رفتارها و اظهارات دموکرات‌های واشنگتن اگرچه باعث بهم ریختن روحیه کشورهایی مانند عربستان سعودی، ترکیه و حتی روسیه و چین یا اسرائیل شده، اما به هر ترتیب در ورطه عملیاتی تنها اقدامی که از سوی آمریکایی‌ها در این چند ماه دیده شد، حمله هوایی به مرز مشترک عراق و سوریه بود. حتی شاهد هستیم که اولین مقصد مقامات آمریکایی‌، شرق آسیا عنوان شده که وزرای خارجه و دفاع این کشور قرار است به زودی به این منطقه عزیمت کنند. بر این اساس ما شاهد تغییر استراتژی آمریکا در حوزه خلیج فارس و همچنین خاورمیانه هستیم. آمریکایی‌ها به هر ترتیب به دنبال کوچِ آرام از این منطقه به شرق آسیا هستند که مهمترین دلیل این چرخش و تغییر سیاست را باید مهار و تقابل نیمه سخت و بعضاً نَرم با چین دانست و از سوی دیگر واشنگتن به دنبال آن است تا با این اقدام شرکای خود در شبه جزیره مانند کره‌جنوبی، ژاپن، تایوان و حتی تبت را علیه پکن تقویت و بسیج کند. به هر ترتیب این یک استراتژی بسیار مهم در ادبیات سیاسی، نظامی و اقتصادی ایالات متحده به حساب می‌آید که اتفاقاً از دوران باراک اوباما بر آن تاکید شده بود و در زمان دونالد ترامپ هم ما شاهد پیگیری این دکترین امنیت ملی آمریکا بودیم.

حالا که چنین اتفاقی در نظام بین‌الملل رخ داده، بدون تردید قطب مخالف واشنگتن، یعنی فدراسیون روسیه هم از این اقدامات و سکوتِ آمریکا به نفع خود استفاده می‌کند. توجه داشته باشید که در دولت ترامپ ما شاهد بودیم او به گونه‌ای رفتار کرد که اولاً اعراب حاشیه خلیج فارس به حال خودشان رها شدند و در این میان ترکیه و ایران هم هر کدام در حال تقویت خود بودند. اتحادیه اروپا در دوران ترامپ با شکاف روبرو شد و رئیس‌جمهور محافظه‌کار آمریکا مدت‌ها به ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) تاخت تا بتواند آن را به یک نهادِ اضافی در میان افکار عمومی بدل کند. اشاره به این مسائل بدان جهت اهمیت دارد که بدانید تنها برنده این وضعیت روسیه و شخص پوتین بود.

روس‌ها همیشه اعلام کرده‌اند که دموکراسی انجمنی بهترین مدل از ساختار سیاسی برای بیروت است و همگان باید با ایجاد اصلاحات مشکلات را حل و فصل کنند، چراکه مسکو به هیچ وجه خواهان به‌هم ریختن دولت‌های عربی منطقه و تحمیل هزینه بر منافع خود نیست

روسیه با این اقدامات ترامپ، به شکل کاملاً خردگرایانه در حاشیه نشست و با تعقل طی چهار سال گذشته صرفاً پی‌ریزی استراتژی‌های خود را دنبال کرد؛ چون هیچ احدی از سوی غرب و به خصوص آمریکا، مسکو را تهدید نمی‌کرد. حالا که دموکرات‌ها آمده‌اند و در حال طرح‌ریزی برای شرق آسیا هستند، این روسیه است که به سمت اعراب رفته و در حال چیدن میوه از پی‌ریزی چراغ خاموش خود طی چهار سال گذشته است. واقعیت امر این است که نگاه آمریکایی‌ها در منطقه فعلاً بر تحرکات ایران، ترکیه و اسرائیل به عنوان کشورهای غیر عرب است و همین موضوع موجب شده تا دولت‌های عربی منطقه (از عربستان، امارات و قطر گرفته تا سوریه و لبنان) به سمت روسیه کشش پیدا کنند و این دقیقاً همان چیزی است که طی هفته‌ها و روزهای اخیر شدت گرفته است.

عروس خاورمیانه در سبد مسکو

سفرهای اخیر سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه به سه کشور عربستان، امارات و قطر یکی از دلایلی است که به ما می‌فهماند که کفه ترازوی تحولات منطقه به سمت روسیه سنگینی می‌کند. لاوروف در سفر خود به امارات قبل از آنکه ابوظبی را ترک کند با سعد حریری، نخست وزیر مکلف لبنان دیدار کرد. میخائیل بوگدانف، معاون وزیر خارجه روسیه و جرج شعبان، مشاور حریری در مسایل روسیه نیز در این دیدار حضور داشتند. طبق بیانیه منتشر شده از سوی دفتر اطلاع‌رسانی حریری، دو طرف در این دیدار به بررسی تحولات لبنان و منطقه پرداختند اما قرار بر این شد که هیأتی از مسکو در آینده نزدیک راهی بیروت شود.

نگاه آمریکایی‌ها در منطقه فعلاً بر تحرکات ایران، ترکیه و اسرائیل به عنوان کشورهای غیر عرب است و همین موضوع موجب شده تا دولت‌های عربی منطقه (از عربستان، امارات و قطر گرفته تا سوریه و لبنان) به سمت روسیه کشش پیدا کنند

در همین راستا بود که یکباره یکی از منابع نزدیک به پارلمان لبنان اعلام کرد که قرار است هیأتی از حزب‌الله لبنان به مسکو سفر کند. برخی منابع لبنانی از سفر آتی هیأتی از سران حزب‌الله به مسکو برای بررسی مساله سوریه و بحران لبنان خبر دادند، برخی منابع آگاه نیز تاکید کردند که این سفر از قبل برنامه‌ریزی شده بوده و به درخواست مسکو به تعویق افتاد و هیچ ارتباطی با دیدار اخیر لاوروف و حریری در ابوظبی ندارد. به هر ترتیب در این سفر که قریب‌الوقوع اعلام شد، محمد رعد، رئیس فراکسیون وفاداری به مقاومت ریاست هیأت حزب‌الله را برعهده خواهد داشت و قرار شده جلسات گفت‌وگو بین هیأت حزب‌الله با وزارت امور خارجه و کمیسیون امور خارجه مجلس دومای روسیه و همچنین برخی مقامات مسکو برگزار شود.

بدون تردید یکی از مسائلی که در مورد آن صحبت خواهد شد، موضوع آوارگان سوری و بازگشت آنها به سوریه است. توجه داشته باشید که نروژ، هلند و حتی لبنان و ترکیه قرار است بخشی از آوارگان سوری را به کشورشان بازگردانند و این در حالیست که همچنان تکلیف پرونده ادلب و استقرار هزاران تروریست حاضر در این شهر مشخص نیست. از سوی دیگر اطراف شهر حلب نیز همچنان ناامن است و برخی دیگر از استان‌های سوریه به صورت لکه‌ای شاهد عملیات‌های داعش است. اینها مسائلی است که به دلیل حضور روسیه در این مناطق (مناطق کاهش تنش) به عنوان پلیس نظامی، باید میان دو طرف حل و فصل شود؛ به عبارتی دیگر حزب‌الله در حال هماهنگی امنیتی با مسکو برای بازگشت آوارگان است.

مساله دیگر، حملات هوایی رژیم صهیونیستی به دمشق و سایر نقاط سوریه است. این حملات از نظر حزب‌الله به عنوان بازیگر میدانی در سوریه، می‌تواند هزینه‌های زیادی به پا کند و از سوی دیگر شاید آنها به دنبال مخابره پیام تهدید یا شاید اتمام حجت با اسرائیل از کانال مسکو هستند. مساله دیگر تشکیل دولت لبنان خواهد بود. روس‌ها همیشه اعلام کرده‌اند که دموکراسی انجمنی بهترین مدل از ساختار سیاسی برای بیروت است و همگان باید با ایجاد اصلاحات مشکلات را حل و فصل کنند.

مسکو به هیچ وجه خواهان به هم ریختن دولت‌های عربی منطقه نیست، چراکه این کشورها را پس از ورودش به سوریه، حلقه دوم امنیت خود می‌داند. بر این اساس باید گفت که کششِ کشورهای عربی به روسیه در دوران بایدن، در وهله اول نوعی جای‌گیری سیاسی - امنیتی برای مسکو به حساب می‌آید و از سوی دیگر تامین منافع منطقه‌ای در دستور کار خواهد بود.