فرشاد گلزاری

 پرونده عادی‌سازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی، بدون‌شک برای رژیم صهیونیستی یک دستاورد بزرگ قلمداد می‌شود اما مساله‌ای که کمتر در رسانه‌ها به آن توجه می‌شود،‌ پس‌لرزه‌هایی‌ است که به سرعت و پس از اعلام این روابط در کشورهایی عربی رخ می‌دهد. واقعیت این است که کشورهای عربیِ مورد نظر تل‌آویو و ایالات متحده که قرار بوده در پرونده عادی‌سازی روابط حاضر باشند سال‌های سال به افکار عمومی اعلام کرده‌اند که هیچگونه ارتباطی با اسرائیل ندارند و خود را به نوعی حامی فلسطین و منتقد شهرک‌سازی‌ها به نمایش گذاشته‌اند. این کشورها که از اعراب حاشیه‌ خلیج فارس گرفته تا دولت‌‌های عربی ساکن بر آفریقا را دربرمی‌گیرد، حالا با عیان شدن ارتباط پنهان دولتمردان خود با اسرائیل، در یک شوک نصفه و نیمه فرو رفته‌اند. در امارات تمهیدات امنیتی و رسانه‌ای برای تبعات عادی‌سازی در داخل این کشور اندیشیده شد و حتی کار به تهدید فعالان مجازی رسید تا بتوانند به هر ترتیب که شده مانع از انتقادهای علنی شوند. در بحرین راهپیمایی‌ها با درون‌مایه محکومت این اقدام آل‌خلیفه به راه افتاد اما دیری نپایید که این اعتراضها هم سرکوب شد. سودان هم به عنوان پنجمین کشور (با احتساب مصر و اردن) شاهد به وقوع پیوستن اعتراضات مردمی بود. احزاب اسلامی در این کشور مانند «حزب الاُمه» با صدور بیانیه‌ای گوناگون خشم خود نسبت به این موضوع را علنی کردند اما دستگاه اطلاعاتی دولت نظامی و موقت خارطوم به صورت پنهان و با اجرای سلسله بازداشت‌های هدفمند سعی کردند تا روند اعتراضات را مختل کنند. کشوری بعدی، مراکش بود که شهروندانش شاهد عادی‌سازی روابط دولتمردانشان با اسرائیل بودند. در رباط واکنش‌ها به این مساله کمی با سایر کشورها تفاوت داشت؛ به گونه‌ای که در فاز نخست مشخص شد که پادشاهی مراکش از 50 تا 60 سال پیش با تل‌آویو رابطه داشته‌اند و همین موضوع خشم جریان‌های اسلامی و ائتلاف‌های غیرلائیک در این کشور را برانگیخت. این اعتراض‌ها هم به نوعی توسط دستگاه اطلاعاتی مراکش و رسانه‌های این کشور سانسور شد. تا به اینجای کار به نظر می‌رسید که عادی‌سازی روابط رباط با اسرائیل هیچ پیامد منفی به دنبال نداشته باشد اما اوضاع به این آرامی پیش نرفت. موضوعی که در این بین باعث شد هرج و مرج بر بخش نظامی مراکش و به صورت خاص ارتش این کشور سایه بیندازد، سخنان ترامپ در مورد صحرای غربی و مالکیت پادشاهی مراکش بر این جغرافیا بود. زمانی که رئیس‌جمهوری آمریکا در روز پنجشبه (۲۰ آذر)، با انتشار پیامی در شبکه توئیتر از موافقت محمد ششم، پادشاه مراکش با احیای مناسبات کامل کشورش با اسرائیل خبر داد، سوالی که در وهله اول به وجود آمد این بود که مراکش در ازای عادی‌سازی روابطش با اسرائیل چه امتیازی از آمریکا (به عنوان واسطه اصلی این پرونده) دریافت کرده است؟ پاسخ این سوال در یک معامله پشت پرده میان آمریکا با محوریت «صحرای غربی» نهفته بود. کمی بعد مشخص شد که مراکش در ازای به رسمیت شناختن حاکمیت آمریکا بر صحرای غربی، روابط خود با تل‌آویو را علنی کرده است. این اقدام نه تنها باعث مخابره پیام هشدار سازمان ملل در مورد احتمال هرگونه بهم ریختگی امنیتی در صحرای غربی شد، بلکه «جبهه پولیساریو» هم نسبت به این مساله واکنش نشان داد. جبهه پولیساریو سازمانی سیاسی نظامی در صحرای غربی است که در سال ۱۹۷۳ به عنوان یک گروه مقاومت علیه پادشاهی اسپانیا بر صحرای غربی و با هدف استقلال این منطقه ایجاد شد. پولیساریو پس از خروج اسپانیا در سال ۱۹۷۶ از این منطقه و تقسیم آن بین مراکش و موریتانی به مخالفت با این دو کشور پرداخت. موریتانی و پولیساریو در سال ۱۹۷۹ با یکدیگر صلح کردند اما مراکش تمام منطقه صحرای غربی را ضمیمه خاک خود کرد. از آن پس جبهه پولیساریو به تقابل علیه مراکش ادامه داده ‌است.

تایید مالکیت مراکش بر صحرای غربی نه تنها باعث مخابره پیام هشدار سازمان ملل در مورد احتمال هرگونه آشفتگی امنیتی در صحرای غربی شد، بلکه «جبهه پولیساریو» هم نسبت به این مساله واکنش نشان داد

نقض آتش‌بس پس از 29 سال!

اقدام ترامپ به نوعی مراکش را در آستانه یک جنگ جدید قرار داده است. این اقدام رئیس جمهوری آمریکا باعث شد تا دولت مراکش برای آنکه از موقعیت به وجود آمده به نفع خود استفاده کند، بهدنبال تسلط بر صحرای غربی باشد. جغرافیایی که بر شمال اقیانوس اطلس تسلط کامل دارد و از سوی دیگر بنادر زیادی در این منطقه وجود دارد که منبع عظیم نفت و گاز به حساب می‌آید که به تازگی کشف شده است. بر این اساس دولت آمریکا و همچنین سیاستمداران اسرائیل و مراکش به صحرای غربی به چشم یک الماسِ گرانبهاء نگاه می‌کنند. اما در این میان یک نکته مهم وجود دارد. در اکتبر ۲۰۲۰، صحراوی‌ها در شهر مرزی الکرکرات واقع در جنوب صحرای غربی دست به تحصن اعتراضی زدند. این یک منطقه بی‌طرف در ساحل است که مراکش در آن یک جاده به سمت موریتانی ایجاد کرده است. هدف معترضان جلوگیری از صادرات کالاهای تولید شده در مراکش از صحرای غربی بود که سازمان ملل متحد آنرا خلاف قوانین بین‌المللی دانسته است.

عبدالقادر طالب عمر، نماینده جبهه پولیساریو در الجزایر اعلام کرد با وجود هشدارهای پیاپی به جامعه بین‌الملل مبنی بر اینکه مراکش از چند روز پیش در حال جمع‌آوری نیروست، ارتش مراکش آتش‌بس سال ۱۹۹۱ در منطقه عاری از سلاح الکرکرات را نقض کرد

 همچنین هدف آنها تحت فشار قرار دادن سازمان ملل برای شروع نظارت بر حقوق بشر در صحرای غربی و برگزاری همه پرسی استقلال در منطقه بود. بعد از آن (در ۱۳ نوامبر) ارتش مراکش اعتراضات را با استفاده از زور سرکوب کرد که نقض توافق صلح ۱۹۹۱ به حساب می‌آمد و این اقدام، سرمنشایی برای جبهه پولیساریو شد تا اعلام کند جنگ آغاز شده است. در این راستا عبدالقادر طالب عمر، نماینده جبهه پولیساریو در الجزایر اعلام کرد با وجود هشدارهای پیاپی به جامعه بین‌الملل مبنی بر اینکه مراکش از چند روز پیش در حال جمع آوری نیرو است، ارتش مراکش آتش‌بس سال ۱۹۹۱ در منطقه عاری از سلاح الکرکرات را نقض کرد. چندی بعد هم ابراهیم غالی، دبیرکل جبهه پولیساریو حکمی را صادر کرد و در آن رسما پایان توافقنامه آتش‌بس با مراکش را اعلام کرد و بر این اساس، جبهه پولیساریا هرگونه عملیات نظامی را دفاع از حقوق مشروع خود در دفاع از ملتش اعلام کرد. درست است که وزارت خارجه روسیه و تعدادی از کشورهای عربی به درگیری‌ها میان مراکش و جبهه پولیساریو در صحرای غربی واکنش نشان دادند، اما تحرکاتی که در این منطقه از طریق عکس‌ها و گراف‌های ماهواره‌ای رصد شده نشان می‌دهد که جبهه پولیساریو به حملات خود علیه پایگاه‌ها و مراکز تجمع نیروهای مراکش مستقر در پشت دیوار امنیتی میانی برای دومین هفته متوالی ادامه داده است. این در حالیست که اخیراً ابی بشرایا البشیر، نماینده جبهه پولیساریو در اروپا اعلام کرده که حق مردم منطقه صحرا در تعیین سرنوشتش دستخوش تغییر نخواهد شد و پولیساریو به مبارزه خود ادامه می‌دهد. این مولفه‌ها و اظهارات مقام‌های مراکش به خوبی نشان می‌دهد که نه تنها جنگ میان دو طرف شروع شده، بلکه ما در حال وخیم شدن اوضاع تحت عنوان «زورآزمایی در صحرای غربی» هستیم.