فرشاد گلزاری

اعتراض‌ها به نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری بلاروس همچنان ادامه دارد. اعتراض‌هایی که به گفته کارشناسان، دور از انتظار بوده و بدون تردید واکنش دولت هم دور انتظار خواهد بود؛ چراکه دعوا میان معترضان و اپوزیسیون با رئیس‌جمهوری بلاروس، بر سر تصاحب قدرت است.

این بدان معنی است که هیچ‌کدام از طرفین کوتاه نخواهند آمد و به همین دلیل دولت برای آنکه حرف خود را به کُرسی بنشاند از تمام قدرت خود برای اجرای پروژه مشت آهنین بهره خواهد برد. مهمترین بخش این تظاهرات، میدان‌داری سوتلانا تیخانوفسکایا، رهبر اپوزیسیون بلاروس است. تیخانوفسکایا پس از آنکه دولت بلاروس نتایج انتخابات را اعلام کرد و او را بازنده میدان دانست، از مینسک خارج شد و حالا در همسایگی بلاروس یعنی در لیتوانی اقامت دارد و در حال مدیریت تظاهرات است. او که به نیابت از همسرش (یکی از مخالفان لوکاشنکو) وارد عرصه انتخابات شده بود، حالا با تمام قدرت خود در حال تحریم معترضان و سم‌پاشی علیه رئیس‌جمهوری است که تمام قد از روسیه دستور می‌گیرد. لوکاشنکو که از سال 1996 میلادی تاکنون به عنوان رئیس‌جمهوری بلاروس در حال حکمرانی است، این روزها به شدت ترسیده است و هر کاری برای ابقا در هرم قدرت انجام می‌دهد. یکی از اقدامات او طی هفته‌ و روزهای گذشته، به خیابان آوردن طرفداران خود برای حمایت از دولت و همچنین راه‌اندازی کارناوال علیه معترضان بوده است. به عنوان مثال لوکاشنکو روز شنبه با حضور در شهر گرودنو در میان حامیان خود اقدام به سخنرانی کرد و در مقابل او صدها تن از حامیانش با پرچم بلاروس، حمایت خودشان را از وی اعلام کردند. نکته بسیار مهم و البته جلب توجه این است که الکساندر لوکاشنکو با بالا گرفتن اعتراض‌ها به این نتیجه رسیده که برای آرام کردن اوضاع باید یک سناریوی جدید طراحی و اجرا کند که درون‌مایة آن به مسائل خارجی ربط داشته باشد. بر این اساس او چند روزی است که سناریوی شبح جنگ و حمله از خارج به بلاروس را کلید زده است. او در میان حامیان خود اعلام کرده است که در مرزهای غربی وضعیت نامساعد است و آنها (کشورهای غربی) در حال تهدید ما هستند و علناً در امور داخلی کشور که دارای حاکمیت مستقل است، دخالت می‌کنند! لوکاشنکو در ادامه سخنان خود علاوه بر آنکه می‌گوید «اگر من نبودم، بلاروس نابود شده بود»، صریحا و بدون ارائه هیچ مدرک مستندی اعلام می‌کند که دستوراتی به افسران گارد مرزی داده تا مانع از انتقال سلاح، افراد مسلح یا افراد خرابکار به داخل کشور شوند.

نمی‌دانیم که آیا کرملین به لوکاشنکو گفته‌ که دست به سلاح شود یا اینکه این ایدة اطرافیان او بوده؛ اما هرچه است، این اقدام نه تنها در شأن عالی‌ترین مقام یک کشور نیست، بلکه باعث می‌شود اوپوزیسیون و معترضان بیش از پیش تحریک شوند

به گفته لوکاشنکو، تمام کسانی که در بلاروس دست به آشوب‌ زدند، از کشورهای همسایه آمده‌اند و از سوی دولت‌های خارجی حمایت می‌شوند. این مدل از سخن گفتن لوکاشنکو بدون تردید نشان از آن دارد که وی همانند بسیاری از دیکتاتورهای تاریخ، به دنبال آن است تا یک دشمن خارجی برای خود بتراشد ولی هیچگاه این موضوع را مطرح نکرده که چرا قبضة قدرت را به حدی با انگشتانش فشرده است که هیچ حزب و گروهی قابلیت مشارکت در ساختار سیاسی و قدرتِ بلاروس را ندارد؟ طبیعی است که ناتو ادعای حمله به مرزهای بلاروس و نقض حریم آن را تکذیب می‌کند و از سوی دیگر، رهبر اپوزیسیون بلاروس هم صریحا اعلام می‌کند که لوکاشنکو دیر یا زود از قدت کناره‌گیری می‌کند! اینکه چه اتفاقی در حال رخ دادن است، تا حدی زیادی مشخص شده اما مساله اینجاست که لوکاشنکو حالا در حال بازی با کارت روسیه و پوتین است. او در میان حامیانش که به سخنرانی‌ او گوش می‌دهند، می‌گوید که «باید از دوست خوبم پوتین تشکر کنم که از من پرسید چرا ساکت مانده‌ای؟ و من پاسخ دادم به زودی خبرهایی از من می‌شنوید و اکنون شما شنیدید». شاید عده‌ای فکر کنند لوکاشنکو در حال تزریق این پیام است که به زودی ساختار را اصلاح می‌کند یا از قدرت کناره‌گیری خواهد کرد، اما ماجرا چیز دیگری است.

انگشت روی ماشه!

دقیقاً چند ساعت پس از این سخنان لوکاشنکو، یکباره دنیا با یک صحنه بسیار عجیب و غریب روبرو شد: لوکاشنکو با سلاح جنگی و جلیقه ضد گلوله به خیابان آمد! آری، این برگی از مدل دموکراسی است که در اروپای شرقی سال‌ها مورد نقد دوست و دشمن است؛ مدلی که خیابان‌ها را به میدان جنگ تبدیل می‌کند و فراتر از اجرای یک پروژه با درون‌مایة مشت آهنین است. جهان حالا به خوبی می‌بیند که در قرن بیست و یکم، خیابان‌های مینسک شاهد مسلح شدن یک «رئیس‌جمهور» است و این اقدام تنها چند ساعت پس از آن انجام می‌شود که لوکاشنکو در میان حامیان خود از صحبتس با پوتین پرده برمی‌دارد! نمی‌دانیم که آیا پوتین و کرملین به او گفته‌اند که دست به سلاح شود یا اینکه این ایدة اطرافیان لوکاشنکو بوده است، اما هرچه است، این اقدام نه تنها در شأن عالی‌ترین مقام یک کشور نیست، بلکه باعث می‌شود اپوزیسیون و معترضان در کف خیابان بیش از پیش تحریک شوند.

برخی دیگر معتقدند که این اقدام مسلحانة لوکاشنکو نوعی پاسخ به معترضان است که شب یکشنبه نخست در منطقه استیلِ شهر مینسک جمع شدند و از آنجا به طرف کاخ استقلال، اقامتگاه رهبر کشورشان عزیمت کردند. بر این اساس اسپوتنیک گزارش داده است که بیش از ۲۰ هزار نفر در این میدان جمع شده‌اند و همین موضوع لوکاشنکو را ترسانده است. بعد از این تجمعات بود که تصاویری از سوی رسانه‌های دولتی منتشر شد و نشان داد که یک هلی‌کوپتر دولتی حامل لوکاشنکو بر زمین فرود آمد و پس از پیاده شدن مشخص شد که لوکاشنکو یک تفنگ کلاشنیکف در دست و جلیقه ضد گلوله به تن دارد.

احتمالاً ایالات متحده در حال اجرای مدلی از سناریوی اوکراین در بلاروس است، اما مساله اینجاست که بسیاری از ناظران معتقدند  پوتین می‌خواهد بلاروس در مدار مسکو باشد؛ با یا بدون لوکاشنکو!

در همین حال وزارت دفاع بلاروس اعلام کرد از این لحظه ارتش به جای پلیس به هرگونه ناآرامی در نزدیکی بناهای یادبود قربانیان جنگ جهانی دوم در مینسک پاسخ خواهد داد و این دقیقاً همان اعمال قدرتی است که مشخص نیست چه کسی به غیر از لوکاشنکو در پشت پرده آن قرار دارد.

در همین راستا رهبر اپوزیسیون بلاروس ابراز امیدواری کرده که میان مقامات بلاروس و معترضان کانال گفت‌وگو ایجاد شود و این در حالیست که مقامات کرملین معتقدند هرگونه دخالت خارجی علیه بلاروس باید پایان یابد. مولفه‌ها در مینسک به خوبی نشان می‌دهد که اگر پای قدرت خارجی در میان باشد، احتمالاً ایالات متحده در حال اجرای مدلی از سناریوی اوکراین در بلاروس است اما مساله اینجاست که بسیاری از ناظران معتقدند که پوتین می‌خواهد بلاروس در مدار مسکو باشد؛ با یا بدون لوکاشنکو! بنابراین احتمال کنار گذاشتن لوکاشنکو طی ماه‌ها یا هفته‌های آینده وجود دارد اما باید دید که آیا او در دقیقة 90 راضی می‌شود که از قدرت کنار برود یا اینکه بر ابقای خود در قدرت اصرار می‌ورزد.