فرشاد گلزاری

زمانی که اعتراض‌های سراسری در عراق شروع شد بسیاری از تحلیلگران و مقامات این کشور و سایر دولت‌های منطقه‌ای و غربی انگشت اتهام را به سمت قوه مجریة حاکم بر بغداد نشانه رفتند و مسبب به راه افتادن این وضعیت را دولت این کشور که اتفاقاً از طیف شیعیان عراق هستند، اعلام کردند. اگرچه اعتراض‌های اخیر در بغداد از سوی این مردم به راه افتاد و درصدد احقاق حقوق به حقِ خود در این کشور بوده و هستند، اما باید متوجه بود که روند اعتراض‌های مذکور از حالت عادی خارج شد، و سوال اصلی این است که چه شخص، ارگان یا کدام کشور و جریانی در حال مهندسی این اعتراض‌ها بود و به دنبال کدام خروجی از این معادله است؟ 

طبیعی است که بازیگران دخیل در پروندة عراق که امروز به سرتیتر تمام مطبوعات و رسانه‌های دنیا تبدیل شده، منافع متعددی دارند و تا حد زیادی با هم همراه و هماهنگ هستند؛ اما تنها بازیگری که از سال 2003 به مدت 16 سال در عراق، انواع و اقسام سناریوهای مورد نظرش را عملیاتی کرده یا به نوعی در طرح آن دست داشته، ایالات متحده است. زمانی که جورج بوش پسر دستور حمله به عراق را در سال 2003 و به بهانه وجود سلاح کشتار جمعی بغداد صادر کرد، همه به فکر این بودند که دولت صدام  و حزب بعث ساقط می‌شود و از فردای آن روزگار خوش و خرم برای عراقی‌ها به بار می‌آید. این بی‌تفاوتی بدون تردید طبیعی است اما با گذشت چند سال و مشخص شدن اینکه هیچ سلاح کشتار جمعی در عراق وجود ندارد، هیچکس سوال نکرد که چرا آمریکایی‌ها نه تنها از عراق خارج نشدند بلکه دولت وقت این کشور را ملزم به امضای قرارداد امنیتی بغداد - واشنگتن کردند. این قرارداد به نوعی در راستای ابقای نظامیان آمریکا در خاک عراق به امضا رسید و پس از آن، این توافق به یک توافق نظامی برای آموزش نیروهای عراقی و فروش اسلحه و مهمات به آنها تغییر ماهیت داد. این کار دقیقاً حساب شده انجام شد؛ چراکه ظهور داعش دلیلی شد برای ادامه حضور آمریکایی‌ها در عراق و همچنین در این راستا شاهد آن بودیم که ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا شکل گرفت اما دلیل ایجاد این ائتلاف متاسفانه توسط رسانه‌های ما به صورت موشکافانه مورد تحلیل قرار نگرفت. واقعیت این است که این ائتلاف به دلیل گستردگی محیط‌ دو کشور عراق و سوریه و حضور داعش در جغرافیای هر دو کشور، به صورت خودمختار و بدون اجازه از دولت‌های مرکزی آن، آزادانه حریم هوایی آنها را نقض کرد و هر از چندگاهی، چندین مقر داعش که نیروهای صفی آنها در آنجا مستقر بودند را مورد هدف قرار می‌داد. اما اصل ماجرا این نیست،‌ آمریکایی‌ها در پوشش این ائتلاف چندین بار به داد داعش رسیدند و حتی از عناصر این جریان تروریستی به نفع خود استفاده کردند. 

سفیر آمریکا در پایتخت عراق به همراه ده‌ها نفر از کارمندان سفارت از آنجا خارج می‌شوند و این نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها از تجربه لیبی و کشته شدن سفیر کشورشان در بنغازی خاطره خوبی ندارند و به خوبی می‌دانند که چه سرنوشتی در انتظار آنهاست

چرا آمریکا به مقر کتائب حزب‌الله حمله کرد؟

اینکه چرا حمله هوایی به مقر کتائب حزب‌الله صورت گرفت پشت‌پرده‌هایی دارد که به خوبی نشان می‌دهد ایالات متحده با مهندسی اعتراض‌های عراق و سنگ‌اندازی در مسیر انتخاب نخست‌وزیر این کشور به دنبال فاز دوم سناریوی خود، یعنی ناامن‌سازی لکه‌ای و تبدیل آن به یک بحران امنیتی جدید با درون‌مایه داعش است. اصل ماجرا از این قرار است که ساعت یک و ۳۰ دقیقه بامداد شنبه به وقت محلی، بالگردهای شینوک آمریکایی اقدام به انتقال ۳۵ تا ۴۰ نفر از عناصر داعش به منطقه الحَضَر (حاشیه جنوب غربی شهر موصل از توابع استان نینوا و نزدیک به پایگاه هوایی القیاره که متعلق آمریکا است) می‌کنند که نیروهای حشدالشعبی و حشد عشایری متوجه این موضوع می‌شوند و به مقابله با آنها می‌پردازند. نیروهای حشدالشعبی در منطقه الحضر، علاوه بر تامین امنیت منطقه، مشغول نگهبانی و تامین امنیت یک انبار بزرگ سلاح و مهمات در آنجا بوده‌اند و قرار بر این بوده عناصر داعش که توسط آمریکایی‌ها در آنجا پیاده شده‌اند، به این انبار سلاح و مهمات دستبرد بزنند ولی با هوشیاری گشتی‌های حشدالشعبی و بر اثر درگیری که میان آنها با عناصر داعش اتفاق می‌افتد حدود هشت تا ۱۲ نفر از تروریست‌ها کشته می‌شوند و سایر آنها فرار می‌کنند اما به نظر می‌رسد نیروهای آمریکایی قبل از حمله هوایی به حشدالشعبی، به دنبال تلافی حمله موشکی ادعایی به پایگاه کِی-۱ در کرکوک بودند.

 بر اساس داده‌های موجود، آمریکا به دنبال آن بود تا با استفاده از برگه داعش ضربه‌ای به حشدالشعبی وارد کند که به دلیل هوشیاری بسیج مردمی عراق، این سناریو از یک عملیات زمینی به حمله هوایی تغییر ماهیت داد اما باید متوجه بود که طی یک سال و نیم گذشته بالگردهای آمریکایی بارها و بارها در جریان عملیات پاکسازی علیه داعش توسط نیروهای عراق که در استان‌های الانبار، صلاح‌الدین و نینوا در جریان بود، اقدام به فراری دادن عناصر داعش کردند؛ به گونه‌ای که بالگردهای آمریکا تحت اسکورت هلیکوپترهای هجومی کبرا روی زمین فرود آمدند و عناصر آنها را از منطقه به جای دیگر انتقال دادند که تمام مستندهای آن توسط رسانه‌های عراق منتشر شده است. مشابه این اقدام، در سوریه هم اتفاق افتاده است که هدف از آن حفظ توان و سازمان رزم اصلی داعش و فرماندهان کیفی این جریان تروریستی است.  این روند کاملاً نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها نمی‌خواهند داعش را به حال خود رها کنند؛ چراکه آنها بر اساس آنچه در ابتدا گفته شد به دنبال فاز دوم سناریوی خود یعنی ناامنی و «مشروعیت‌زدایی از حاکمیت عراق» هستند.

از حذف برهم صالح تا محاصره سفارت 

در این میان باید متوجه باشیم که ایالت متحده به دنبال آن بوده (و هست) که بتواند پس از حذف عادل عبدالمهدی، برهم صالح (رئیس‌جمهوری عراق) را هم به حاشیه براند؛ چراکه اگر این اقدام صورت بگیرد، علناً اداره عراق بر اساس قطعنامه شورای امنیت، به دست سازمان ملل می‌افتد و این به معنای آن است که شعبه دوم اسالات متحده در کنار ایران تاسیس می‌شود! درست است که کنار گذاشتن برهم صالح با بن‌بست مواجه شد و او به بغداد بازگشت اما باید متوجه بود که واشنگتن همچنان به دنبال ادامه و تعمیق بحران است. اینکه پس از هدف قرار دادن حشدالشعبی در عراق می‌بینیم فرماندهان حشدالشعبی بحث تلافی و انتقام را مطرح می‌کنند و مرجعیت عراق با صدور بیانیه اوضاع را تا حدی آرام می‌کند، نشان می‌دهد که عراق به دنبال درگیری نیست اما زمانی که صدها نفر سفارت آمریکا در بغداد را محاصره می‌کنند، اوضاع تا حدی به سمت اعتراض‌های منسجم در بغداد پیش می‌رود که نشان می‌دهد معترضان به دنبال خروج آمریکا از کشورشان هستند. 

ایالات متحده با مهندسی اعتراض‌های عراق و سنگ‌اندازی در مسیر انتخاب نخست‌وزیر این کشور به دنبال فاز دوم سناریوی خود، یعنی ناامن‌سازی لکه‌ای و تبدیل آن به یک بحران امنیتی جدید با درون مایه داعش است

مساله جالب اینکه قبل از شکل‌گیری اعتراض‌های مردم عراق و حضور مقامات نظامی و سیاسی عراق مقابل سفارت آمریکا در بغداد، سفیر آمریکا در پایتخت عراق به همراه ده‌ها نفر از کارمندان سفارت از آنجا خارج می‌شوند و این نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها از تجربه لیبی و کشته شدن سفیر کشورشان در بنغازی خاطره خوبی ندارند و به خوبی می‌دانند که چه سرنوشتی در انتظار آنهاست. به هر ترتیب وقایع روز گذشته در بغداد و محاصره سفارت آمریکا در بغداد را باید نوعی پدافند در قبال سناریوی مشروعیت‌زدایی از بغداد که توسط آمریکا طراحی شده بود، دانست.