گرانی، یارانه و دوباره گرانی؛ سیاست همیشگی دولتهای ایران در دو دهه گذشته
تامین سیاستهای حمایتی از جیب مردم
نسرین هزاره مقدم
زندگی در ایران به شدت گران شده و منظور از «زندگی» صرف پول برای خرید و تفریح و مسافرت نیست. سادهترین کالاهای خوراکی که در دهههای پیش از این هیچ زمان برای شهروندان و به طور مشخص شاغلان متعلق به طبقات متوسط و فرودست درآمدی دور از دسترس نبوده، حالا در نقطهای قرار گرفتهاند که دست مزدبگیران و حتی لایههای متوسط مزد و حقوقبگیر به آنها نمیرسد.
سرانه مصرف پروتئین، گوشت، لبنیات و میوه و خشکبار، به کمترین میزان در دهههای اخیر رسیده و دستکاریهای تورمی مرکز آمار هم نتوانسته حقیقت را لاپوشانی کند. تورم نقطه به نقطه آبان به طور متوسط در کشور ۴۹.۴درصد اعلام شده و نرخ این شاخص در بسیاری از استانها ازجمله تهران، فارس، یزد و سیستان و بلوچستان بیش از ۵۰درصد بوده است. اما این تورم کلیست. براساس اعلام مرکز آمار ایران، ضریب اهمیت کالاهای خوراکی و آشامیدنی برای سه دهک نخست درآمدی بیش از ۴۰درصد است و تورم نقطه به نقطه این حوزه در تمام استانها بالای ۶۰درصد است. در دادههای رسمی مرکز آمار، تورم نقطهای خوراکیها و آشامیدنیها و دخانیات برای نقاط شهری ۶۶.۵ و برای نقاط روستایی ۶۴.۱درصد ثبت شده است.
در نتیجه تورم واقعی زندگی دهکهای فرودست که زندگیشان به همان خرید اقلام خوراکی با سختی بسیار محدود شده، بیش از ۶۰ یا ۷۰درصد و در صورتیکه قیمتهای واقعی اقلام در نظر گرفته شود، بیش از ۱۰۰درصد است. در این شرایط سیاستهای حمایتی دولت مثل یارانه و کالابرگ، نتوانسته در حل بحران معیشت و پر کردن شکاف مزد و هزینهها در حوزه خوراکیها موفق عمل کند و در بهترین حالت، با کالابرگ نفری ۵۰۰هزار تومانی، حتی یکدهم هزینههای خوراکی یک خانواده ۳ یا ۴ نفره تامین نمیشود.
نگران نرخ سوم بنزین
در روزهای اخیر، نگرانی بابت گران شدن بنزین با ورود نرخ سوم بالا گرفته است. تردیدی نیست که گرانی این کالای استراتژیک، تسلسلوار به زنجیره تامین کالاها و خدمات منتقل میشود و البته اثر روانی بسیار روی بازار مبتلا به تورم ایران دارد. در آستانه این شوک جدید، مجموعه حاکمیت با هدف اقناع عمومی یا شاید کاستن از بار روانی ماجرا، در تلاش است، تصمیم گرانی بنزین با ورود نرخ سوم را به نوعی به کالابرگ و حمایتهای کالایی مربوط کند و وعده دادهاند پول حاصل از گرانی بنزین صرف کالابرگ میشود.
دهم آذر، «احمد میدری» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این رابطه گفت: «در ارتباط توزیع کالابرگ و تامین مالی آن، براساس اعتقاد و دغدغهای که رئیسجمهور برای معیشت گروههای کمدرآمد دارند، اعلام کردند که هر میزان که نرخ سوخت در کارتهای اضطراری جایگاهها بیشتر شد، درآمد حاصل آن را در تامین مالی کالابرگ بیاوریم. این دستور این هفته ابلاغ شده و باید محاسباتش اعلام شود که چه مقدار است».
یادمان نرفته وقتی قرار شد یارانه ۱۸ میلیون نفر تا پایان سال قطع شود، قول دادند که به جای آن حمایت از دهکهای فرودست را بیشتر میکنیم و به آنها کالابرگ بیشتر میدهیم؛ یک قول پا درهوا که هرگز محقق نشد
وزیر کار البته هیچ طرح و برنامهای اعلام نکرده اما به نظر میرسد قرار است یک شوک قیمتی جدید به بازار کالاها و خدمات وارد شود که دود آن بیش از همه به چشم فرودستان میرود. آنوقت سود حاصل از این محل صرف کالابرگ میشود یا به عبارت دیگر، دولت قرار است کسری بودجه تامین اعتبار کالابرگ را بازهم از جیب مردم
پر کند؟
چرخهای بیپایان برای فقرزایی
این روش، البته نخستین تجربه نیست. طبق این روال، اول کالاها را گران میکنند، بعد میگویند با کالابرگ یا یارانه این گرانیها جبران میشود که البته نمیشود، بعد برای پرداخت همین کالابرگ ناچیز، پول و بودجه کم میآورند و با اعمال یک سیاست جدید، دوباره کالاها را گران میکنند و وعده میدهند این پول را صرف کالابرگ میکنیم؛ چرخه بیپایانی که نتیجه آن تورم بیشتر در اقتصاد و فقر افزونتر طبقه کارگر است.
«مرتضی افقه» استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز، در این رابطه با انتقاد از بهکارگیری کلیدواژه کالابرگ یا یارانه در هر موج جدید گرانی میگوید: این تجربه شکستخورده از دوره احمدینژاد آغاز شد که سعی کردند اثر روانی منفی افزایش قیمتها را کاهش دهند و اعلام کردند اعتبار ناشی از مابهالتفاوت قیمتها را به مردم یارانه میدهیم. الان هم با همان ترفند وارد ماجرا شدهاند، منتها با توجه به دو تجربه منفی قبلی در مورد گرانی بنزین، در این حوزه با احتیاط وارد شدهاند؛ بنزین را سهنرخی کردهاند اما ترفند تکراری است: به مردم میگویند نگران نباشید مابهالتفاوت را کالابرگ میدهیم!
شیب تند سقوط مزدبگیران و فقرا
این کارشناس اقتصادی اضافه کرد: این تجربه در دوره احمدینژاد شکست خورد. اثر یارانه بعد از دو سه سال از بین رفت چون سرعت تورم بیش از یارانه بود. در دولت سیزدهم هم همین اتفاق افتاد. گفتند ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف میکنیم و مبلغ ریالی یارانه را ده برابر هم کردند اما باز بعد یک سال اثر یارانه نسبت به تورم محو شد چون سرعت تورم ناشی از افزایش قیمتها خیلی بالاست. یارانه ثابت میماند و تورم هفته به هفته افزایش مییابد و در نهایت مزدبگیران و فقرا با شیب تند سقوط میکنند.
افقه: دولت پولی ندارد که برای معیشت مردم، حتی افزایش حقوق سال بعد هزینه کند. بودجهخوارهای اضافی را هم نمیخواهند یا نمیتوانند حذف کنند، لاجرم فشار بر جیب مردم میآورند تا مشکلات را لاپوشانی کنند و امروز را به فردا بکشانند
به گفته افقه، این قبیل طرحهای مثلاً ترمیمی، قبل از اجرا محکوم به شکست هستند ولی گویا تمایلی برای پذیرش این شکست نیست.
فشار بر مردم بهجای بودجهخوارهای اضافی
اما چرا دولت، دور تسلسل گرانی، یارانه، گرانی را در این اوضاع وخیم اقتصادی که مزد و حقوق برای نصف ماه هم کفایت نمیکند، متوقف نمیکند؟ این استاد اقتصاد در پاسخ میگوید: دولت پولی ندارد که برای معیشت مردم، حتی برای افزایش حقوق سال بعد هزینه کند. بودجهخوارهای اضافی را هم نمیخواهند یا نمیتوانند حذف کنند، لاجرم فشار بر جیب مردم بیچاره میآورند تا از این طریق مشکلات را لاپوشانی کنند و امروز را به فردا بکشانند.
قالیباف از انتظار مردم میگوید!!
دوازدهم آذر، «قالیباف» رئیس مجلس با بیان اینکه رئیسجمهور دستور داده تأمین اعتبار از محل درآمدهای دیگری مانند خودرو یا بنزین نیز با اولویت اجرای کالابرگ انجام شود، گفت: «سخنگوی دولت هم اعلام کرده که حتماً این کار انجام خواهد شد اما مردم منتظرند و انتظار دارند وعدهها عملی شود».
مردم دقیقاً منتظر چه اتفاقی هستند؟ اینکه با یک شوک جدید، سبد هزینههای زندگی خانواده گرانتر شود و بعد کل خانواده یک یا دو میلیون تومان کالابرگ بگیرند؟ مگر قرار است چقدر افزایش در نرخ کالابرگ اعمال شود؟ اصلا کسری بودجه دولت برای پرداخت کالابرگ به «مردم» چه ارتباطی دارد و چرا مردم باید منتظر باشند؟! یادمان نرفته وقتی قرار شد یارانه ۱۸ میلیون نفر تا پایان سال قطع شود، قول دادند که به جای آن حمایت از دهکهای فرودست را بیشتر میکنیم و به آنها کالابرگ بیشتر میدهیم؛ یک قول پا درهوا که هرگز محقق نشد. یادمان نرفته اول سال وقتی یک درصد به مالیات بر ارزش افزوده افزودند که همگان را شامل میشد، قول دادند با پول آن وضعیت بازنشستگان بهبود مییابد و همسانسازی را گسترش میدهیم؛ یک وعده بیسرانجام که آن هم هیچ زمان به جایی نرسید؛ حالا باز از «مردم» مایه میگذارند که منتظرند بنزین گران شود و پول آن صرف کالابرگ شود!
اجناس را گران نکنید؛ کالابرگتان پیشکش
یک استادکار ساختمانی ساکن تهران که به خاطر تراکنش مالی بالا از محل دستمزد کارگران زیردستش (که ماهانه اجباراً به حسابش میآید) یارانه نقدیاش قطع شده، در مورد این وعدهها و ادعاها میگوید: یارانه نقدیمان را قطع کردند. با کالابرگی که میدهند هم یک کیسه گونی برنج نمیشود خرید! ما یک بیمه ساده نداریم و با حقوق روزمزدی زندگی میکنیم، حالا هم میخواهند بنزین را گران کنند. ما که خودروی شخصی نداریم اما بار گرانی بنزین را لابد باید بر دوش بکشیم!
این کارگر خطاب به دولت و تصمیمگیران میگوید: «کالابرگ» پیشکش، لطفاً هر روز و هر هفته مایحتاج زندگی را گران نکنید!
دیدگاه تان را بنویسید