همایش فقرپژوهی به همت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و با هدف شناخت و تقویت اجتماع ملی پژوهشگران حوزه فقر، تعامل میان حوزه «سیاست‌گذاری و اجرا» و «دانشگاه و پژوهش» برگزار شد.

به گزارش توسعه ایرانی، نخستین همایش فقرپژوهی با شعار «مقابله با فقر نیازمند اراده، آگاهی و حمایت‌گری است» روز بیست و پنجم دی ماه در محل سالن همایش‌های صداوسیما برگزار شد. هدف از برگزاری این همایش، تشویق و ترغیب دانشگاهیان به انجام پژوهش‌های حاوی توصیه سیاستی در زمینه ابعاد مختلف فقر بود. در این همایش «فرشاد فاطمی اردستانی» استاد دانشگاه صنعتی شریف، «علی دینی‌ترکمانی» عضو هیأت علمی موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی، «یعقوب اندایش» عضو هیأت علمی دانشگاه چمران اهواز، «میرحسین موسوی» عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا و «سیدهادی موسوی‌نیک» مدیرکل دفتر مطالعات رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به سخنرانی پرداختند.

فقر ثانویه و الگوی مصرف خانوار

«فرشاد فاطمی اردستانی» سخنان خود را با اشاراتی به پژوهش‌هایی درباره خط فقر و عمق فقر که در حوزه مطالعات فقر درآمدی قرار می‌گیرد، آغاز کرد. این استاد دانشگاه بیان کرد: براساس یک معیار جهانی، خط فقر طی چند سال قبل درآمد روزانه کمتر از ۱.۹ دلار محاسبه شده بود که با احتساب تورم جهانی اکنون به درآمد روزانه کمتر از ۲.۱ دلار رسیده است. این شاخص این امکان را به پژوهشگران فقر در جهان می‌دهد تا بتوانند معیارها را در سطح جهانی مقایسه کنند.

وی ادامه داد: مطالعات فراوانی درباره شاخص عمق فقر صورت گرفته است. طبق این معیار، از روش محاسبه حداقل کالری و پروتئین لازم برای هر فرد بهره گرفته می‌شود. در این معیار افراد براساس نیازهای بدن خود که در جوان، پیر و کودک متفاوت است، دسته‌بندی می‌شوند. این پژوهشگر حوزه فقر تصریح کرد: مطالعاتی درباره شاخص فقر ثانویه نیز وجود دارد. ممکن است افرادی به لحاظ سطح درآمدی، زیر خط فقر قرار نگیرند اما آن را صرف امکانات اولیه خانوار نکنند. مثلاً اعتیاد خانوار را می‌توان در این شاخص دسته‌بندی کرد.

این استاد دانشگاه معتقد است خیلی اوقات افراد فقیر هستند به این خاطر که نمی‌توانند قابلیت‌هایشان را عملی کنند. شاخص توسعه انسانی با فقر ارتباط دارد و خیلی اوقات سطح سواد و امید به زندگی زندگی در پژوهش‌های فقر مورد توجه قرار می‌گیرد.

وی افزود: برخی از اقتصاددانان شاخص فقر چندبعدی را مطرح کردند. در این شاخص جزئیاتی به عنوان معیارهای فقر تعیین می‌شود و براساس هر معیار امتیازی داده می‌شود تا عدد نهایی این شاخصه برای هر خانوار به دست آید. البته ریزمعیارها در این شاخص می‌تواند توسط پژوهشگران هر کشور بومی‌سازی شود.

فاطمی با اشاره به اینکه کشور ما نیاز دارد که هر چه بیشتر به شاخص فقر چندبعدی توجه کند، گفت: در این شاخص برای یک خانواده ترک تحصیل فرزند یک عامل فقر به حساب می‌آید.

وی در پایان گفت: نتایج به دست آمده از فقر درآمدی و فقر چندبعدی یکسان نیستند اما می‌توانند هم‌پوشانی داشته باشند.

اهمیت رویکرد طبقاتی، مشارکتی و قابلیتی در حل مسأله فقر

«علی دینی‌ترکمانی» دومین سخنران این همایش علمی بود که بر ضرورت تکیه بر تحقیقات میدانی و متأخر در ارتباط با فقر تاکید کرد.

وی تصریح کرد: مطالعات انجام گرفته درباره فقر چندبعدی که در این همایش مورد بررسی قرار گرفت، به علت تمرکز بر تکنیک شباهت‌های زیادی با هم دارند. البته منابع نیز تا حد زیادی شبیه به هم است.

دینی ادامه داد: به پژوهشگران حوزه فقر توصیه می‌کنیم که به شیوه عملکرد و یافته‌های دریافت‌کنندگان نوبل نگاهی داشته باشند. آنها مقایسه تطبیقی - میدانی انجام داده و به نتایج جالبی دست یافتند. شاخص فقر ثانویه یکی از همین نمونه‌هایی است که نسبت به فقر درآمدی ابتکاراتی در خود دارد، ازجمله اینکه الگوی مصرف خانواده‌های یک جامعه را نیز در خود جای داده است. این اقتصاددان با اشاره به اینکه در مطالعات علاوه بر رویکرد درآمدی، رویکرد قابلیتی نیز مورد توجه قرار می‌گیرد، ادامه داد: بحث آموزش، سلامت و استانداردهای زندگی در رویکرد قابلیتی دارای اهمیت است. ما از سال ۶۸ تاکنون بیشتر درگیر رویکردهای درآمدی بوده‌ایم. زیرساخت‌های دولت ازجمله نرخ ترک تحصیل، نرخ ثبت‌نام در مدارس، نرخ ارتقای نظام آموزشی و... بستگی به زیرساخت‌های دولتی دارد که در مطالعات فقر تعیین‌کننده است.

دینی ترکمانی با بیان اینکه در مطالعات رویکرد مشارکتی نیز مورد توجه قرار می‌گیرد، تصریح کرد: بخشی از مطالعات فقر احساس حذف‌شدگی اجتماعی را مورد بررسی قرار می‌دهد که به سبب جنسیت، مذهب و... به وجود می‌آید. دولت‌ها این طیف از مطالعات را نیز مورد توجه قرار می‌دهند. این اقتصاددان در پایان به رویکرد طبقاتی اشاره کرده و گفت: آبشخور رویکرد طبقاتی مطالعات و نگرش مارکس است. در این نگرش مطالعات فقر بر پایه سطح کلان مناسبات اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرد و مسائل به صورت طبقاتی مورد تبیین قرار می‌گیرد.

پایین بودن عایدی نیروی کار از ارزش افزوده در کشور

سومین سخنران این همایش «یعقوب اندایش» بود که اهمیت مطالعات درباره فقر چندبعدی را در مقطعی نبودن آن دانست.

اندایش خاطرنشان کرد: اهمیت مطالعات فقر چندبعدی نسبت به مطالعات فقر درآمدی در این است که فقر را به صورت مقطعی نمی‌بیند، بلکه دارایی‌ها و داشته‌های فرد را طی زمان بررسی می‌کند و محرومیت‌ها از بهداشت، مسکن و... به طرق خاص در آن محاسبه می‌شود.

او ادامه داد: در ایران بدون اینکه به علل مسائل توجه کنیم، به سیاست‌های حمایتی می‌پردازیم. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی طی چند سال برای از بین بردن فقر تلاش می‌کند اما یک تورم به یک‌باره تمام آن زحمات را از بین می‌برد.

این اقتصاددان تصریح کرد: نقطه شروع فقر در ایران به پایین بودن سهم نیروی کار از ارزش افزوده کشور، بازمی‌گردد. به عبارت دیگر عایدی نیروی کار کم است. سهم نیروی کار ایران از ارزش افزوده ۳۰درصد است. متوسط دنیا ۷۰درصد و در برخی کشورها که ما آنها را به کشورهای کاپیتالیست می‌شناسیم، این سهم به ۸۵ تا ۹۰درصد نیز می‌رسد.

موسوی: فقر ماحصل سیاست‌های ناکارآمد است و این سیاست‌ها پیامدهای خود را در خرده‌عامل‌هایی مثل فقر کودکان نشان می‌دهند. وقتی بیکاری، فقر و طلاق در خانواده پدیدار می‌شود، پیامدهایی مثل کودک‌فروشی خود را نشان می‌دهند

او ادامه داد: وقتی عایدی نیروی کار پایین باشد، احتمال اینکه دهک‌های پایینی فقیر باشند، بیشتر است. همچنین تسهیلات با نرخ بهره بالا، بهره‌وری پایین نیروی کار، پایین بودن سطح تکنولوژی نیز ازجمله مشکلات به حساب می‌آید. اندایش با اشاره به اینکه مطالعات فقر چندبعدی درباره تخصیص منابع نیز می‌تواند راهگشا باشد، گفت: از این طریق می‌فهمیم که اولویت بودجه‌ای در آموزش، بهداشت و مسکن را باید به کدام مناطق کشور بدهیم.

این اقتصاددان با بیان اینکه برخی کشورها حتی میزان امنیت اجتماعی، مباحث محیط زیستی، چسبندگی اجتماعی و دسترسی به شبکه‌های اجتماعی را نیز در محاسبات فقر چندبعدی به حساب آورده‌اند، بیان کرد: طبق مطالعات صورت گرفته درباره فقر در تهران، فقر چندبعدی در سال ۹۵، به لحاظ فقر درآمدی ۱۱درصد از خانوارها فقیر بودند و به لحاظ فقر چندبعدی ۱۵.۵درصد از خانوارها. آنهایی که فقط فقر چندبعدی دارند، ۱۱درصد و آنهایی که فقط فقر درآمدی دارند ۶.۵درصد و ۴.۵درصد هم مشترک هستند. سر جمع اینها باعث می‌شود تا کل فقر شهر تهران شامل ۲۲درصد خانواده‌ها باشد. وی در پایان خاطرنشان کرد: آنچه اهمیت دارد، توجه کافی به انواع فقر است که در نهایت می‌توان بهترین سیاست‌گذاری‌ها برای کاهش فقر را انجام داد.

اهمیت مطالعات فقر کودکان برای حل مشکل فقر

«میرحسین موسوی» دیگر سخنران این مراسم با اشاره به اینکه نباید مسأله فقر را به صورت ایستا مورد بررسی قرار داد، گفت: متأسفانه بحث فقر کودک کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. در شیوه‌های نوین پرداختن به فقر علل و ریشه‌های توسعه‌نیافتگی افراد در کودکی مورد بررسی قرار می‌گیرد. او ادامه داد: در مطالعات اخیر فقر کودک، نقض حقوق بشر در نظر گرفته می‌شود و آن را به عنوان چالش حقوق بشر در نظر می‌گیرند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در مورد پویایی فقر نیز مطالعات گسترده‌ای در دنیا انجام شده، گفت: تحرک و تغییر موقعیت درآمدی خانواده‌ها طی مدت زمان مدنظر قرار می‌گیرد.

وی خاطرنشان کرد: فقر ماحصل سیاست‌های ناکارآمد است. در واقع این سیاست‌ها پیامدهای خود را در خرده عامل‌هایی مثل فقر کودکان نشان می‌دهند.

موسوی با اشاره به اینکه درباره فقر کودکان، بهزیستی کودکان اولین معیار قرار می‌گیرد، گفت: کودک‌فروشی و کودک‌کشی ازجمله نتایج خسارت‌بار فقر کودکان است. وقتی بیکاری، فقر و طلاق در خانواده پدیدار می‌شود، این پیامدها نیز خود را نشان می‌دهند.

وی افزود: ریسک انتخاب‌های ضداجتماعی برای کودکان فقیر افزایش می‌یابد و آنها در معرض خطرات گوناگونی قرار می‌گیرند.

موسوی در پایان خاطرنشان کرد: دولت‌ها بدون حل مشکلات فقر کودک نمی‌توانند به حل مسأله فقر در جامعه بپردازند.

تعارض منافع؛ مانع سیاست‌گذاری به نفع فقرا

«سیدهادی موسوی‌نیک» نیز در این همایش گفت: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای حل مشکل فقر در جامعه اقداماتی انجام داده و خوشبختانه در مجلس هیچ لایحه‌ای که اسم فقر در آن باشد، رد نمی‌شود. مسأله بر سر این است که بتوانیم به راهکاری عملی درباره کاهش فقر در جامعه برسیم.

وی افزود: جایی که قرار است که مدیری عمل کند، دچار مشکلات تعارض منافع هستیم یعنی پای منافع ثانویه به میان می‌آید که شامل منافع سازمان یا اشخاصی است که تصمیم‌گیری می‌کنند. متاسفانه خیلی از جاها قانون‌گذاری در این حوزه نداریم.

اندایش: نقطه شروع فقر در ایران به پایین بودن سهم نیروی کار از ارزش افزوده کشور، بازمی‌گردد. عایدی نیروی کار ایران کم است. سهم نیروی کار ایران از ارزش افزوده ۳۰درصد است درحالی‌که متوسط دنیا ۷۰درصد است

موسوی‌نیک بیان کرد: اگر قرار باشد بین دوام صادرات نفت و قطعی مقطعی برق در برخی مناطق یکی را انتخاب کنیم، طبعاً همه صادرات نفت را دارای اهمیت می‌دانند. با این‌حال همان یک خرابی وسایل منزل می‌تواند معیشت خانوار در مناطق محروم را تا مدتی سخت کند. او ادامه داد: یکی از سوالات مهم این است که نظام مالی ما تا چه حد از افرادی که طی شوک‌های اقتصادی دچار مشکل می‌شوند می‌تواند حمایت کند؟ در ۳۰ سال گذشته فقط ۵۰درصد خانوارها دسترسی به تسهیلات بانکی داشته‌اند. در جایی که منافع بانک‌ها در اعطای تسهیلات خرد نیست، دچار چنین مشکلاتی می‌شویم.

وی در پایان تصریح کرد: در حوزه آموزش و بهداشت هم تعارض منافع مشاهده می‌شود. انباشت بدهی‌های دولت تا حد زیادی ناشی از این تصمیمات بوده است.