اعلام انحلال حزب کارگران کردستان علاوه بر پیامدهای منطقهای، خروجی چند ضلعی برای ترکیه دارد؛
پایان پ.ک.ک؛ تقویت اردوغان و آینده مبهم کردها

رامین پرتو
در خبری که شوکآور اما در عین حال پیشبینیشده بود، سخنگوی رسمی حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) اعلام کرد که این گروه پس از چهار دهه مبارزه مسلحانه علیه دولت ترکیه، بهصورت رسمی خود را منحل میکند. این خبر در حالی منتشر شد که بسیاری از تحلیلگران در ماههای گذشته نشانههایی از فروپاشی درونی و فشارهای خارجی بر این گروه را رصد میکردند و حتی حدود سه ماه پیش اخباری منتشر شد که نشان میداد عبدالله اوجالان، رهبر پ.ک.ک با فشارهایی ترکیه به سمت این روند رفته که مصالحه با دولت آنکارا به رهبری اردوغان را دنبال کند و حتی در این راستا بیانیهای هم از سوی وی منتشر شد که حالا گفته میشود این بیانیه مبنای اعلام انحلال پ.ک.ک به حساب میآید.
با انحلال پ.ک.ک اردوغان میتواند این پیروزی را به یک برگ برنده در کارزارهای انتخاباتی آتی تبدیل کند، بهویژه در مناطقی که رأی محافظهکار و ملیگرایان اهمیت دارد و او با برجستهسازی نقش دولت خود در پایان دادن به فعالیت پ.ک.ک، ضمن تقویت حمایت جناح راست، میکوشد پایگاه رأی خود را در استانهای مرزی و کردنشین بازسازی کند
چرا پ.ک.ک منحل شد؟
اکنون، انحلال پ.ک.ک نه فقط پایانی بر یکی از پرمناقشهترین فصلهای تاریخ معاصر ترکیه و منطقه خاورمیانه، بلکه نقطه عطفی در آینده سیاست کردی و نظم امنیتی در منطقه است. برخی از تحلیلگران و ناظران بینالمللی اعتقاد دارند که اعلام انحلال پ.ک.ک در ابعاد کلی، ترکیبی از فشار نظامی مستمر، فرسایش نیروی انسانی، تغییر نسل رهبری و کاهش حمایت اجتماعی در مناطق کردنشین ترکیه را بازتاب میدهد. ارتش ترکیه در سالهای اخیر، با تکیه بر فناوریهای نوین مانند پهپادهای بیرقدار، توانست ساختار فرماندهی میدانی پ.ک.ک را در کوهستانهای قندیل و مناطق مرزی عراق و سوریه به شدت تضعیف کند. در کنار این عملیاتها، فشارهای بینالمللی علیه گروههای مسلح غیردولتی در خاورمیانه (که پس از جنگ سوریه تشدید شد) نیز فضا را برای ادامه حیات پ.ک.ک دشوارتر کرد؛ چراکه ترکیه در خاک سوریه نه تنها جریان کردی این کشور را مورد هدف قرار داد، بلکه سناریوی گستردهای هم برای هدف قرار دادن پ.ک.ک طراحی و اجراء کرد. از سوی دیگر، تغییرات در بافت اجتماعی کردهای ترکیه و ظهور نسل جدیدی از کنشگران کُرد که بیشتر گرایش به فعالیتهای مدنی، حقوق بشری و حزبی دارند، شکاف عمیقی میان پ.ک.ک و جامعه کُرد بهویژه در مناطق شهری ایجاد کرد. به عبارتی دیگر دیگر آن شور انقلابی دهه ۱۹۸۰ در میان جوانان کُردی دیده نمیشود و اکنون مطالبات بیشتر حول محور توسعه، عدالت اجتماعی و مشارکت سیاسی است.
دستاورد اردوغان:
پیروزی سیاسی یا ابزار انتخاباتی؟
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، مدتها است که مبارزه با پ.ک.ک را به عنوان یکی از ارکان اصلی مشروعیت خود، چه در سطح داخلی و چه در حوزه سیاست خارجی، معرفی کرده است. حالا و با اعلام انحلال این گروه، او میتواند ادعا کند که به هدف نهایی «پاکسازی ترکیه از تروریسم» دست یافته است. از منظر سیاسی، اردوغان میتواند این پیروزی را به یک برگ برنده در کارزارهای انتخاباتی آتی تبدیل کند، بهویژه در مناطقی که رأی محافظهکار و ملیگرایان اهمیت دارد. او با برجستهسازی نقش دولت خود در پایان دادن به فعالیت پ.ک.ک، ضمن تقویت حمایت جناح راست، میکوشد پایگاه رأی خود را در استانهای مرزی و کردنشین، جایی که حزب عدالت و توسعه در سالهای اخیر دچار افول شده بود، بازسازی کند. از بُعد امنیتی، دولت ترکیه اکنون این فرصت را دارد تا طرحهایی مانند توسعه اقتصادی جنوبشرقی ترکیه، بازسازی اجتماعی در دیاربکر و شرناک، و گسترش پروژههای فرهنگی در میان کردها را به مرحله اجرا برساند، امری که در شرایط وجود تهدید مسلحانه ممکن نبود.
حضور پ.ک.ک در شمال عراق و تعاملات پیچیدهاش با برخی جریانهای اقلیم کردستان، همواره منبع تنش بوده است و با حذف این بازیگر، احتمالاً فضای تازهای برای بهبود روابط بغداد (حتی اربیل)با آنکارا گشوده میشود و در سوریه هم این موضوع میتواند به تضعیف جریانهای مستقر در شمال این کشور منجر شود
پیامدهای منطقهای
یک انحلال تاریخی
در سطح منطقهای، انحلال پ.ک.ک میتواند تعادل قوای جدیدی را رقم بزند. نخستین تأثیر، در عراق و سوریه بروز خواهد کرد. حضور پ.ک.ک در شمال عراق و تعاملات پیچیدهاش با برخی جریانهای اقلیم کردستان، همواره منبع تنش بوده است. با حذف این بازیگر، احتمالاً فضای تازهای برای بهبود روابط بغداد (اربیل و حتی بغداد) آنکارا گشوده میشود. در سوریه، شاخه محلی پ.ک.ک یعنی یگانهای مدافع خلق (YPG) که ستون فقرات نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) را تشکیل میدهند، در معرض فشار مضاعف قرار خواهند گرفت. انحلال پ.ک.ک به ترکیه فرصت میدهد که از جامعه جهانی بخواهد روابط خود با یگانهای مدافع خلق را بازتعریف کند؛ چراکه دیگر توجیهی برای حفظ بازوی نظامی یک سازمان منحل وجود ندارد. در عراق هم این اقدام و انحلال پ.ک.ک می تواند فرصتی را برای دولت حاکم بر بغداد به وجود بیاورد که در نهایت بتواند گفتمانهای خود را با ترکیه کمی صریحتر و محکمتر انجام دهد؛ چراکه از گذشته تاکنون بغداد و آنکارا بر سر حضور پ.ک.ک در کوهستان قندیل با یکدیگر تنش گسترده داشتند و همین موضوع موجب شده تا روابط آنها در برخی سطوح با مشکل مواجه شود.
آینده جریانهای کُردی
در سایه فروپاشی پ.ک.ک
پایان پ.ک.ک، خالی شدن یک جایگاه کلیدی در منظومه سیاست کردی است؛ جایگاهی که هم مظهر مبارزه مسلحانه بود، هم نماد یک ایدئولوژی چپگرایانه. این خلأ میتواند از دو جهت پر شود: از یک سو، احزاب کردی قانونی و مدنی مانند حزب دموکراتیک خلقها (HDP) در ترکیه، که در حال تغییر ساختار به «حزب برابر ملتها» هستند، میتوانند نماینده جدید مطالبات کُردها شوند. از سوی دیگر، خطر ظهور گروههای تندروتر و یا شاخههای انشعابی با ایدئولوژیهای رادیکالتر نیز وجود دارد. به ویژه در سوریه، با تضعیف یا حذف کامل چتر حمایتی پ.ک.ک، گروههای مسلح کُردی ممکن است در معرض نفوذ بازیگران خارجی جدید قرار گیرند. این مسأله میتواند به تجزیهطلبی درونی یا رقابت خشونتآمیز میان خود کُردها بینجامد. در اقلیم کردستان عراق نیز، حذف پ.ک.ک میتواند به تقویت موقعیت دو حزب سنتی یعنی حزب دموکرات کردستان (KDP) و اتحادیه میهنی کردستان (PUK) بینجامد؛ هر دو حزب همواره نسبت به حضور نظامی پ.ک.ک در خاک اقلیم معترض بودند و حالا روز گذشته (دوشنبه) نیچروان بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق هم از انحلال پ.ک.ک به صورت مستقیم حمایت کرد.
فرجام سخن
واقعیت این است که انحلال پ.ک.ک میتواند آغازی باشد بر یک چرخش بنیادین در سیاست کُردها در ترکیه و منطقه و میتوان آن را گذار از منطق اسلحه به منطق سیاست دانست. این گذار، اگر با گفتوگو و توسعه همراه شود، میتواند مسیر صلح پایدار را هموار کند. اما در صورتی که جای خالی پ.ک.ک با بیتوجهی دولتها به خصوص دولت فعلی ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان به مطالبات کردها، سرکوب یا تبعیض پر شود، خطر بازگشت به دور باطل خشونت همچنان وجود دارد. تجربه نشان داده که در خاورمیانه، هیچ خلأ قدرتی برای مدت طولانی خالی نمیماند و پاسخها به سوالاتی ازز جنس آینده، نه در بیانیه انحلال پ.ک.ک، که در روندهای آتی سیاست منطقه نهفته است. تنها زمان است که نشان خواهد داد آیا این پایان، آغازی برای صلح است یا صرفاً پایان یک شورش و آغاز یک شورش دیگر!
دیدگاه تان را بنویسید