آریا طاری

علیرضا جهانبخش، کاپیتان باتجربه تیم ملی فوتبال ایران و آقای گل سابق لیگ هلند، سرانجام پس از ماه‌ها گمانه‌زنی و بلاتکلیفی، زحمت کشید تیم جدید خود را انتخاب کرد. پیوستن او به تیم اف.سی.وی دندر (F.C.V. Dender E.H)، تیمی قعرنشین در لیگ حرفه‌ای بلژیک، اگرچه به دوران بدون باشگاهی او پایان داد، اما فصل جدیدی از بحث‌ها و انتقادات را در مورد او رقم زده است. این انتخاب، هم از نظر ورزشی و هم از نظر وجهه بین‌المللی بازیکن ۳۲‌ ساله، سوالات مهمی را مطرح می‌کند که ریشه در عملکرد سال‌های اخیر او و انتظاراتی دارد که از یک لژیونر سطح بالا می‌رود. 

جهانبخش فصل گذشته برای هیرنفین هلند بازی می‌کرد اما با پایان فصل، این باشگاه حاضر نشد قراردادش را تمدید کند. با این اتفاق جهانبخش برای مدت‌ها بدون تیم ماند تا اینکه بالاخره روز گذشته تصمیم گرفت در لیگ بلژیک و یک‌ تیم قعرنشین به فوتبالش ادامه دهد، تیمی که در ۱۳ ‌هفته حتی یک ‌برد هم نداشته است. 

فوتبالیست‌های حرفه‌ای، به ویژه در پست‌های سرعتی و فیزیکی مانند وینگر، نیازمند تمرینات منظم باشگاهی و قرار گرفتن در فضای رقابتی هفتگی هستند. عدم حضور در تمرینات گروهی و مسابقات رسمی برای چندین ماه، آمادگی فنی هر بازیکنی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. کارشناسان معتقد بودند که جهانبخش با سابقه درخشان و تجربه‌اش، باید خیلی سریع‌تر تیم جدیدی پیدا می‌کرد تا از اوج آمادگی فاصله نگیرد. این تاخیر، این تصور را ایجاد کرد که یا تقاضای بالایی در سطح ایده‌آل برای او وجود نداشته و یا خود بازیکن در انتخاب خود سخت‌گیری بیش از حد داشته است. 

پس از هفته‌ها انتظار، خبر پیوستن جهانبخش به دندر بلژیک رسما اعلام شد. این انتخاب، به دلیل جایگاه ضعیف تیم دندر، موج جدیدی از تردیدها را در مورد آینده این بازیکن ۳۲‌ ساله به وجود آورد. پیوستن به دندر، هرچند تیمی کوچک باشد، او را از حالت بدون تیم بودن خارج کرده و فرصت بازی مداوم را برای حفظ آمادگی جسمانی و فنی‌اش برای تیم ملی فراهم می‌کند

بخش عمده و جنجالی انتقادات متوجه امیر قلعه‌نویی، سرمربی تیم ملی ایران بود. کاپیتان تیم ملی ایران در دو اردوی متوالی فیفادی (و مسابقات دوستانه) در حالی که تیم باشگاهی نداشت، به تیم ملی دعوت شد و حتی به میدان رفت. این تصمیم با نقدهای تندی مواجه شد. منتقدان استدلال می‌کردند که دعوت از بازیکنی بدون تیم، به معنای نادیده گرفتن شایستگی‌های بازیکنان جوان‌تر و آماده در لیگ ایران و دیگر لیگ‌های اروپایی است. تیم ملی جایگاه آماده‌سازی نیست، بلکه باید محلی برای تجمع بهترین‌ها باشد. عملکرد جهانبخش در برخی دیدارهای ملی، از جمله خطای خشن در بازی مقابل روسیه، نشان داد که دور ماندن از فضای رقابتی لیگ، روی آمادگی او تاثیر منفی گذاشته است. حفظ کاپیتان اول تیم ملی در ترکیب اصلی یا حتی لیست تیم ملی، در حالی که او شغل باشگاهی ندارد، از نظر بسیاری یک رفتار مدیریتی ضعیف تلقی می‌شد که می‌تواند یک پیام نادرست به سایر بازیکنان منتقل کند. 

پس از هفته‌ها انتظار، خبر پیوستن جهانبخش به دندر بلژیک رسما اعلام شد. این انتخاب، به دلیل جایگاه ضعیف تیم دندر، موج جدیدی از تردیدها را در مورد آینده این بازیکن ۳۲‌ ساله به وجود آورد. دندر یک تیم نسبتا گمنام در فوتبال اروپا محسوب می‌شود و در زمان پیوستن جهانبخش، قعرنشین جدول لیگ ۱۶‌ تیمی بلژیک با تنها چهار امتیاز از ۱۳‌ بازی است. این شرایط به شدت با سابقه جهانبخش در فاینورد (قهرمانی هلند) یا حتی برایتون (لیگ برتر انگلیس) در تضاد است. بسیاری از کارشناسان و هواداران معتقدند که کاپیتان تیم ملی ایران می‌توانست در یک لیگ معتبرتر اروپایی یا حتی در لیگ‌های حاشیه خلیج فارس (که پیشنهادهایی نیز داشت) به یک تیم قوی‌تر بپیوندد. 

نقد اصلی در اینجا این است که جهانبخش احتمالا به جای پذیرش پیشنهادهای بهتر (مانند پیشنهادهای احتمالی از لیگ ایران یا لیگ‌های عربی با دستمزد بالاتر) به هر قیمتی به دنبال ماندن در اروپا بوده است؛ حتی اگر آن تیم قعرنشین لیگ بلژیک باشد. این تصمیم را می‌توان تلاش برای حفظ وجهه و پرستیژ «لژیونر اروپایی» دانست تا تضمینی برای کیفیت و پیشرفت ورزشی. 

با این حال، عده‌ای این انتخاب را یک چالش سخت برای جهانبخش می‌دانند. او در تیمی بازی خواهد کرد که برای بقا در بالاترین سطح می‌جنگد و می‌تواند به مهره‌ای کلیدی در این نبرد تبدیل شود. دندر با جذب او و تکیه بر تجربه بین‌المللی‌اش، امیدوار است که از منطقه سقوط فاصله بگیرد. اگر جهانبخش بتواند به این تیم کمک کند تا در لیگ بماند، یک دستاورد بزرگ در کارنامه او ثبت خواهد شد.  مهم‌ترین دلیل این انتقال برای جهانبخش، فراتر از خود تیم دندر است و به تیم ملی ایران بازمی‌گردد. با توجه به حضور ایران در تورنمنت‌های بزرگ و نزدیک شدن به مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶، جهانبخش به شدت به بازی‌های باشگاهی منظم نیاز داشت. پیوستن به دندر، هرچند تیمی کوچک باشد، او را از حالت بدون تیم بودن خارج کرده و فرصت بازی مداوم را برای حفظ آمادگی جسمانی و فنی‌اش برای تیم ملی فراهم می‌کند. 

انتقال علیرضا جهانبخش به دندر بلژیک، پایان یک دوره بلاتکلیفی پرانتقاد است. این تصمیم، از یک سو مورد نقد قرار گرفته که جهانبخش می‌توانست انتخابی با پرستیژ بالاتر داشته باشد، اما از سوی دیگر باید آن را تلاشی عملی برای بازگشت به ریتم مسابقات و حفظ جایگاهش در تیم ملی در مسیر جام جهانی ۲۰۲۶ دانست. در نهایت، کیفیت این انتخاب در زمین مسابقه مشخص خواهد شد؛ آیا جهانبخش می‌تواند به عنوان یک رهبر باتجربه، دندر را از سقوط نجات دهد و در عین حال، آمادگی فنی خود را برای کمک به تیم ملی ایران در سطح کاپیتان اول اثبات کند؟